نوشته شده توسط : nirvana

 در زبان اسپانیایی کاخن به معنی صندوقچه و یا جعبه است، برای نواختن این ساز ، نوازنده بر روی آن نشسته و با ضربات کف دست و انگشتان بر روی صفحه جلویی و کناری می‌کوبد.

این ساز عمدتا در موسیقی آفرو-پرویی و سبک‌های معاصر فلامنکو و جَز مورد استفاده قرارمی‌گیرد. 

 در این مقاله نگاهی میندازیم به تاریخچه و ساختار این ساز 

 

تاریخچه‌ی کاخن

 

کاخن قدمت زیادی ندارد. در ابتدا کولی‌های اسپانیا در کنار ساز گیتار روی جعبه‌های میوه ریتم‌هایی را برای رقص اجرا می‌کردند که بعدها شکل سازی مستقل به خود گرفت و به کاخن امروزی تبدیل شد. 

این ساز از اواخر قرن هجدهم میلادی توسط آفریقایی تبارهای پرو، موسوم به آفرو-پرویی‌ها مورد استفاده بود، اما بعدها در سراسر آمریکا، فیلیپین و اسپانیا رواج یافت. 

در اواخر قرن نوزدهم، نوازندگان کاخن تغییراتی را در صدادهی و ساختار آن پدید آوردند. 

 

 

ساختار کاخن

 

ساختار کاخن شبیه به جعبه‌ای شش وجهیِ مکعب مستطیل است که پنج وجه آن را از یک لایه نازک چوب به ضخامت ۲ تا ۳.۱ سانتی‌متر می‌سازند و وجه ششم را با یک تخته سه لایه نازک می‌پوشانند. این وجه که سرِ کاخن است را، "تاپا" می‌گویند و حفره‌های صدا در کنارش تعبیه می‌شوند. 

فاکتورهایی که در صوت کاخن مانند ارتفاع، حجم، طنین و کاراکتر تاثیر گذارند، عبارتند از: اندازه و شکل ساز، جنس و ضخامت چوب مورد استفاده در ساخت و اندازه و محل تعبیه حفره‌های صدا .

برای ساخت صفحه "تاپا"، معمولا از چوب‌ درخت‌های گیلاس، ماهون و افرا استفاده می‌شود، در حالی که بقیه قسمت‌های کاخن را از چوب کاج، صنوبر و یا سایر چوب‌های سفید و مرغوب می‌سازند. 

 

 

انواع کاخن

 

 

1- کاخن‌های ثابت:

 

این نوع کاخن ها فنر و یا سیم گیتار دارند و صدای یکنواختی تولید می‌کنند، ولی قابلیت تنظیم را ندارند. 

 

 

2- کاخن‌های رگلاژی:

 

این نوع کاخن‌ها دارای فنر یا سیم گیتار هستند، ولی صدایشان هم قابل تغییر است. این مدل از سازها در نوع فنری، قابلیت شل شدن و پخش‌ کردن صدای چوب، و در نوع سیمی، قابلیت کوک شدن مثل گیتار را دارند. 

 

منبع: بلاگ ماژورین  

 



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین کاخن,#آموزش کاخن , #کاخن ,
:: بازدید از این مطلب : 307
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

این هفته میخوایم شما رو با مفهوم پوکر فیس ( Poker Face ) آشنا کنیم.مفهوم اصلی پوکر فیس در یک جمله ی کوتاه یعنی اینکه آنچه چهره ات و رفتار فیزیکیت جدا از خواسته ی تو به مخاطبت نشون می ده . اونچه تو به زبون نمیاری اما، چهره ات مطرحش می کنه. یا حتی بیشتر ، اونچه تو دروغ میگی و چهره ات دروغت رو لو می ده و عکسش رو نمایش می ده.

  می دونیم اگر این کلمه رو سرچ کنید تا ۲ صفحه از سرچ گوگلتون فقط لینک های مرتبط با خواننده ی مشهور آمریکایی با عینک درشتش لیدی گاگا خواهد بود. اما باور کنید این عبارت و مفهومش خیلی بیشتر از این حرفها می ارزه و می خوایم بهتون بگیم حتی از بابت مادی هم تاحالا خیلی بیشتر از لیدی گاگا و آهنگ و کنسرتهاش پول جابجا کرده !

 

اما چرا اسمش پوکر فیسه ؟ چون شاید اولین جایی که خیلی واضحتر ازش استفاده شده ، در بازی پوکر باشه. اگر با بازی پوکر آشنایی ندارید خیلی کوتاه معرفیش می کنیم. بازی پوکر یک بازی قمار با ورق پاسوره که در بازی، ورق خوب داشتن خیلی لازمه و همین باعث می شه آدمها مدام در حال بلاف زدن در بازی باشن. اگر ورقشون بده سعی کنن طوری جلوه بدن که ورقشون خوبه و بالعکس حتی ورقشون خوبه سعی کنن نشون ندن چه اندازه ورقشون خوبه تا شانس بردشون رو بیشتر کنن. خیلی سخته واقعاً این بازی رو در دو خط معرفی کرد. اما در همین اندازه بدونید برای بلاگ ما کافیه. کافیه یک نگاه به شرکت کننده های حرفه ایشون بندازید. اصولاً یا عینک آفتابی به چشم دارن. یا کلاهی سرشونه که چشماشون رو می پوشونه و یا حتی شالگردن دارن که نبض گردنشون رو بپوشونه ! اینا همشون نشونه هایی هستن که حریف می تونه باهاش دستتون رو بخونه ! حتی در این بازی برای شرکت کننده هاش یک سری حرکات مشخص هست که در طول بازی وقتی در انتظار حرکت حریف هستن، با مهره های ژتونشون انجام می دن تا در ناخودآگاهشون مرتکب حرکت اشتباهی نشن و دستشون لو نره.

پس با این اوصاف اولین برداشت هایی که از پوکر فیس صورت گرفته در این اندازه بوده که کی نسبت به دیگری ورق بهتر و یا بدتری داشته و همین خودش خیلیییییی بیشتر از خواننده ای که ازش صحبت شد پول جابجا کرده. اما پوکر فیس خیلی چیزهای دیگری رو نشون می ده و خیلی جاهای دیگه استفاده می شه. شما می تونید تشخیص بدید کی، کیو دوست داره. از کی یا از چه غذایی بدش میاد. اینکه طرفتون واقعا از اتفاق و یا شنیده ای از ته دل می خنده یا صرفاً حفظ ظاهر می کنه. اینکه طرف مقابل تا چه اندازه عصبانیه ، آیا فقط عصبانیه یا امکان داره بزودی به خودش یا به اطرافیانش آسیب بزنه ؟ و خلاصه اینکه هر حرفی که از طرفی زده می شه می تونید قضاوت کنید که راسته یا دروغه ؟

برای مثال در فرودگاه ها و یا دیگر اماکن عمومی که حفظ امنیت درش خیلی مهمه، اصولاً نیروهای امنیتی از آموزش های کلی چهره شناسی و پوکرفیس بهره مند هستن و ازش استفاده می کنن. به همین جهت پیشنهاد می کنم ، سعی کنید وقتی در فرودگاه هستید، بخصوص فرودگاه های بین المللی ، حتی اگر بدترین پیغام یا خبر رو در موبایلتون می خونید ، خونسردی خودتون رو حفظ کنید، وگرنه شاید باعث شه از تک تک گیت ها با حداکثر و انواع بازرسی های بدنی روبرو بشید. باور کنید بازرسی های بدنی کاملا بر اساس سلیقه ی مأمور روبروتونه. یا از چهره تون خوشش نمیاد. یا متأسفانه از نژادتون خوشش نمیاد و اگر نه حتماً یک استرسی، دلواپسی، ترس و یا خشمی در چهره تون دیده.

ما اینجا قصد داریم چند نمونه برای شما مثال بزنیم تا در کل با این مفهوم بیشتر آشنا شید. کتاب و مقاله در این رابطه زیاده. اما بنظرم خیلی سخت نگیرید. اگر می خواید بیشتر بدونید ، پیشنهاد می کنیم سریال LIE TO ME رو تماشا کنید. هم سرگرم کننده است و هم خوب تا اندازه ای آموزنده. برگردیم به مثال ها . مواردی که براتون کوتاه اشاره می کنیم نشانه های دروغ گفتنه. دروغ گفتن ، در این مفهوم رنگ نداره. دروغ یعنی هر زمانی که شما جدا از بخش حافظه ی خود ، از خلاقیتتون استفاده کنید. اینکه دروغ چه اندازه بزرگ یا کوچیک باشه خیلی در اینکه که شما سامانه ی عصبی خودمختار رو فعال می کنید تأثیری نداره و این سامانه همون سامانه ایه که قراره شما رو به مخاطبتون بفروشه ! پس مواظبش باشید.

 

  • دست به گردن و یا پشت سر زدن

  • دست به دهان زدن ( بخصوص وقتی فرد دو گوشه ی لب را فشار می دهد یعنی خود از کرده ی خود احساس پشیمانی می کند )

  • دست و یا خارش بینی

  • اگر فرد نشسته باشد ، شروع به جابجا کردن پاهای خود می کند ، گویی از شرایطی که درش قرار گرفته است راضی نیست.

  • اگر فرد ایستاده است ، صافتر و کشیده تر می ایستد

  • پلک زدن فرد کاهش میابد

  • شانه ی فرد ناخودآگاه جهش و تکان خواهد داشت

  • و ...

 

 

حتی روش های رایج دیگری هم هست که استفاده می شود، البته در بازجویی ، وگرنه در مکالمات روزانه لزومی ندارد شما تا این اندازه فرد رو به چالش بکشید که مطمئن شید دروغ یا راست می شنوید. اینکه برای مثال شما می توانید ابتدا از فرد سؤالی ساده بپرسید که مطمئن هستید برای پاسخگویی به حافظه ی خود رجوع می کند ، مثل اینکه دیشب شام چی خورده؟ فرد برای پاسخ لحظه ای از شما نگاهش را برداشته و به جهتی ( راست یا چپ ) خیره می شود و پاسخ شما را می دهد. شما دریچه ی نگاه و نیمکره ی کاربردی برای حافظه را شناسایی کردید و حالا می توانید از همان مخاطبتان سؤال مدنظرتون رو بپرسید. نگاه به جهت یکسان برابر با راستی و نگاه به خلاف جهت یعنی فرد در پاسخ از حافظه ی خود استفاده ای نداشته است ! آنچه دروغ شاید تلقی شود. هنوز باور ندارید ؟ کاری نداره ، بیاید این آزمایش رو امتحان کنید. از همان دوستی که در رابطه با شام ازش سؤال کردین بخواهید سؤال یکسان دیگری بابت ناهار روز گذشته رو بدون نگاه کردن به جهت خاطره و حافظه به شما پاسخ دهد. یا موفق نمی شود و یا کلللییی زمان می برد.

 

این موارد در چهره ی شما و اندام شما خلاصه نمی شود و حتی به گام صدای شما هم می رسد. شما از روی صرفاً صدای یک فرد می توانید تشخیص دهید دروغ می گوید و یا نه و جذابیت صدا این است که خیلی اوقات مشخص می کند فرد کدام عبارت را حتی دقیقاً دروغ گفته است.

 

در آخر این موضوعات همه تئوریست. شاید در بسیاری موارد جواب دهد، اما حتماً مثال نقض هم کم ندارد. به هر جهت خیلی سعی نکنید دروغ های اطرافیانتون رو کشف کنید چون بیشتر از هر کسی خودتون اذیت خواهید شد. چرا که خیلی ها عادت به حداقل اغراق در گفته هاشون دارن و قصدشون شاید صرفاً جذاب کردن آنچه مطرح می کنن برای شما باشه. پس سخت نگیرید و هرگز در زندگی روزمره ازش بهره نبرید !

 

بگذریم ! همه اینها رو گفتیم که بگیم اونچه در اتاق فرار BLOW YOUR CANDLES از مجموعه اتاق فرار اسکیپ کیوب مطرحه اتفاقاً تشخیص دروغ در بازجویی های ۴ مضنون داستانه ! البته شما قرار نیست به این مهارت مسلط باشید و کافیه به تناقض در داده هایی که بدست آوردید و از بازجویی ها می شنوید دقت کنید. فراموش نکنید تمام مضنونین دروغ می گن. شما غیر از دروغ باید تشخیص بدید کدام دروغ مهمتر و گویای معمای قتل پرونده است ! حالا این وسط اگر در صدا و گام صداها هم تونستید مهارتی کسب کنید هم که چه بهتر ! منتظرتون هستیم !

 

 

منبع: بلاگ اسکیپ 

 



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 290
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

 

کمانچه را می‌توان یکی از سازهای اصیل موسیقی و مهم‌ترین آن‌ها بعد از سه تار دانست، که نه تنها در موسیقی دستگاهی، بلکه در موسیقی مقامی نیز کاربرد فراوانی دارد

این ساز، پایه‌ای به شکل میله‌ی فلزی داشته و جنس چوب به کار رفته در آن عمدتا از درختان توت و افراست.

طول کمانچه از پایه فلزی تا صراحی (قسمت فوقانی سرپنجه) حدود 75 سانتی‌متر می‌باشد..

کمانچه، سازی زهی-آرشه ای و از سازهای ملی ایران است. این ساز وسعت صدایی گسترده (بیش از 4) دارد، ولی در عین حال ظرافت خاصی نیز در آن شنیده می‌شود.

بسیاری ساز کمانچه را تکامل یافته‌ی "رباب" می‌دانند. نوعی از این ساز در میان قوم لر رایج است که پشت آن باز بوده و "تال" خوانده می‌شود.

کمانچه را در حالت نشسته، به طوری که نوازنده آن را به حالت عمودی و در دست چپ گرفته و انگشتان دستش در طول دسته حرکت کرده، و آرشه را با دست راست به صورت افقی و در حرکات رفت و برگشت بر سیم‌ها می‌کشد، می‌نوازند

در این مقاله نگاهی انداختیم به ساختار و خاستگاه این ساز اصیل موسیقی ایران .

 

اجزای کمانچه

 

کاسه طنینی:

این کاسه تقریبا کره‌ای شکل و توخالی‌ست. سطح بالایی آن باز و روی آن پوشیده از پوست بوده و رویش خرک را نصب می‌کنند.

 

پوست:

قسمت دهانه از پوست نازک آهو، بز و یا بره است.

 

دسته:

دسته ساز لوله‌ای مانند و از جنس چوب است که طول آن 25 و قطر آن 3 سانتی‌متر می‌باشد.

 

خرک:

خرک از جنس چوب یا استخوان به طول 4 و ارتفاع 2 سانتی‌متر است. خرک توسط دو پایه‌ی کوچک روی پوست کاسه قرار می‌گیرد.

 

سرپنجه:

سرپنجه در ابتدای طول دسته قرار داشته و چوبی است. سطح روی آن توخالی بوده و چهار گوشی به صورت دو به دو، و در بالای آن تاج (یا تنگ جلی) گرفته است.

 

گوشی‌ها :

کمانچه چهار گوشی به تعداد سیم‌های ساز، و به شکل میخ سرپهن از جنس چوب دارد، که در طرفین سر پنجه‌اند. قسمت پهن گوشی برای کوک کردن به چپ و راست میچرخد.

 

شیطانک:

چوب باریک و کم ارتفاعی است که به اندازه‌‌ی عرض دسته بوده و بین سرپنجه و دسته قرار می‌گیرد. سیم‌ها از روی شیارهای کم عمق آن عبور می‌کنند و به گوشی‌ها وصل می‌شوند.

 

سیم گیر:

قطعه‌ای کوچک از جنس چوب یا فلز، که در انتهای بدنه کاسه نصب می‌شود و یک سیم به آن بسته می‌شود.

 

پایه:

میله‌ای باریک، فلزی و متحرک به طول 10 سانتی‌متر، که هنگام نوازندگی یک سر آن با پیچ به انتهای کاسه بسته می‌شود و سر دیگر آن روی پا یا زمین قرار می‌گیرد.

 

تعداد و جنس سیم‌ها:

کمانچه دارای 4 سیم با ضخامت‌های مختلف است.

 

وسعت:

وسعت معمول صدای کمانچه نزدیک به 3 اکتاو است، ولی به علت وجود کوک‌های متفاوت، تمامی فواصل موسیقی (پرده، نیم پرده و ربع پرده) در این ساز قابل اجراست.

 

نوازندگان شاخص:

از شاخص‌ترین نوازندگان کمانچه میتوان از حسین خان اسماعیل زاده، علی اصغر بهاری، مجتبی میرزاده، کیهان کلهر و اردشیر کامکار نام برد.



 

منبع: بلاگ ماژورین 



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین موسیقی,#آموزش آنلاین کمانچه , #کمانچه ,
:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

خب بدون شک جذاب‌ترین پیش‌بینی‌ای که درست از آب درومده وجود یک ویروس واگیردار در دنیا و آمریکاست که باور کنید خود ما رو هم شگفت زده کرده .

 

کسایی که تا امروز پیش ما سناریوی اتاق فرار لوس سانتوس رو تجربه کردن می دونن این سناریو در رابطه با یک عملیات تروریستی توسط داعش در دور دوم انتخابات آمریکا و ترامپِ و شرکت‌کننده‌ها می‌بایست پیش از هر چیز، روز و محل وقوع سانحه رو تشخیص بدن و در مرحله‌ی بعد جلوی عملیات رو بگیرن.

پس لازمه ی طراحی بازی این بوده که حال و هوای سال ۲۰۲۰ در آمریکا و باقی نقاط جهان تا اندازه‌ای پیش‌بینی بشه و در تار و پود داستان بازی قرار بگیره. اما در بعضی موارد این پیش‌بینی‌ها به طرز عجیبی به واقعیت نزدیکه!

البته در بازی اسمی از ویروس برده نمی شه و منشأ اون نه کشور چین، که کشورهای جنگ‌زده و سوریه تعریف می شه. علت وجود ویروس هم با توجه به اینکه تو میدون جنگ و سوریه اکوسیستم جانوران خاصی وجود نداره ، قطعا خفاش پیش‌بینی نشده و با یک سری توضیحات بیوشیمیایی مختصر ازش رد شده. تاریخ شیوع ویروس هم کمی عقب تر از کرونا و در اکتبر ۲۰۱۹ پیش‌بینی می‌شه، که البته امروزه در اخبار می‌بینیم تاریخ اولین مشاهدات و مستندات مربوط به کووید-۱۹ مدام عقب‌تر میره و حتی در حال حاضر با توجه به گزارش BBC ، گویا اولین مورد به کشور فرانسه ، شهر پاریس، در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹ بر می گرده. مردی ۵۰ ساله که بیماریش به اشتباه ذات الریه تشخیص داده میشه، اما به هر حال جون سالم بدر میبره و امروز سالم و سرحاله.

یک سؤال نسبتا بی ربط شاید ، خودتون جواب بدید ، این مرد که در واقع هم اولین نفریست که به این ویروس مبتلا شده و هم اولین نفری که جون سالم بدر برده باید خوش شانس بنامیمش یا بدشانس ؟

بگذریم. بر گردیم به پیش‌بینی های اسکیپ کیوب و ویروس کرونا . طراح اسکیپ کیوب یک نکته‌ی دیگه رو هم خیلی خوب پیش‌بینی می کنه، که بیشتر از اینکه بخوایم برداشت کنیم لابد جادو جمبل بلده باید بپذیریم که شناخت خوبی نسبت به ترامپ و خلقیاتش داشته. و اون اینه که در طول این بیماری، با وجود اینکه سازمان غذا و دارو آمریکا، FDA، هنوز دارویی رو تأیید نکرده، ترامپ ازش دفاع می کنه و مردم و ارگانها رو تشویق به استفاده از اون دارو می کنه.

این شما رو یاد خاطره ی خاصی نمی اندازه؟

این دقیقا تیتر اخبار Euro News در تاریخ ۲۰/۵/۲۰۲۰ هست :  << ترامپ از مصرف داروی تأیید نشده برای پیشگیری از کرونا دفاع کرد. >>

مابقی پیش‌بینی ها خیلی به ویروس مربوط نمی شه و به موارد دیگه‌ای اشاره داره که باز یکی در میون شاید درست و غلط از آب درآمده باشه. برای مثال خوب بزرکترین پیش‌بینی غلط اسکیپ کیوب مربوط به خود ابوبکر بغدادی می شه که آمریکا و ترامپ رو تهدید به عمیات تروریستی می کنه که خوب … مشترک مورد نظر دیگر در دسترس نمی باشد و به لطف همین ریاست جمهوری در حال حاضر احتمالا در اعماق جهنم در کنار همدستان و رفیق رفقاش به سر می بره. خیلی هم پس نباید بهش بد بگذره ، نه؟

پس باز این سؤال نسبتا بی ربط رو شما جواب بدید که حتا اگر جهنم باشید ، اما با دوستان و مریدان و خلاصه طرفداراتون باشید فکر می کنید چه حال و هوایی دارید؟ راضی هستین؟ دماغتون اصطلاحا چاقه یا چی؟

بگذریم. یه پیش گویی دیگه هم که درست بوده رو اشاره کنیم و تمومش کنیم که خیلی هم بازی رو براتون اسپویل نکرده باشیم. اونم شرایط تظاهرات و راهپیمایی های متعدد علیه ترامپ و دولتشه که خوب واقعا کل ۴ سال ریاست جمهوریش همین بوده. دوست طراحمون زحمت خیلی خاصی در این رابطه نکشیده. همه ی اینارو گفتیم که اول از همه باز یه بار دیگه تو گوشتون از اسم کرونا خونده باشیم و بگیم لطفا خواهشا بیشتر مراقب خودتون و اطرافیان و جامعتون باشید. به پروتوکل ها پایبند باشید و رعایتشون کنید و دوم اینکه اگه تا الان هنوز سناریوی لوس سانتوس رو تجربه نکردید، به خودتون بیاید و این بازی رو که متفاوت از هر اتاق فرار دیگریست رو تجربه کنید. سخته! خیلی سخته! ولی واقعا جذابه! کل مزه‌اش به آخر بازی، و رمز گشایی و حل پرونده‌ی تروریستیشه! برای رزرو اتاق فرار لوس سانتوس کلیک کنید.

 

منبع: بلاگ اسکیپ  

 



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 303
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

بسیاری بر این باورند که از تلفیق هنر نقاشی و خوشنویسی، نقاشی خط پدید آمد. اما گروهی مایه اصلی آن را خوشنویسی می‌دانند که با هنر نقاشی و گرافیک ترکیب شده است. عده‌ای دیگر باور دارند که نقاشیخط نوعی نقاشی است که در آن رگه‌هایی از هنر خوشنویسی و خطاطی به کار رفته است. به طور کلی می توان نقاشی خط را پیکره های تشکیل شده از حروف و یا خطوط دارای شکل توصیف نمود که وظیفه اصلی آن انتقال پیام به شیوه ای متفاوت به مخاطب می باشد. در این مقاله به معرفی این هنر اصیل پرداختیم.

 

 

نقاشی خط

 

در دوران معاصر ، خوشنویسی شکلی دیگر به خود گرفت و بسیاری از هنرمندان تلاش کردند تا با نوآوری‌ها و ترکیب کردن شیوه های هنری مختلف با یکدیگر، روح تازه‌ای را به این هنر اصیل ایرانی  ببخشند.بنابراین هنر نقاشی را به خط اضافه نمودند. منشا اصلی نقاشیخط را می‌توان کشورهای اسلامی دانست و بعد از رواج این هنر در این کشورها بود که رفته رفته آوازه آن در دیگر مناطق دور و نزدیک پخش شده و هنرمندان از کشورهای مختلف به خلق آثار نقاشیخط روی آوردند.

 

 

منشا هنر نقاشی خط

 

کشورهای اسلامی را می‌ توان خاستگاه اصلی هنر خوشنویسی دانست. در دین اسلام نمایش مفاهیم الهی در کتب مقدس به صورت مجسمه، طرح و نقاشی ممنوع می ‌باشد، به همین خاطر نویسندگان کتب اسلامی، نقاشیخط را به عنوان راهی برای نمایش زیبایی مفاهیم الهی و زینت دادن به آن ها استفاده مي‌کردند.

میکروگرافی یا ریزنگاری که یکی از هنرهای یهودیان می باشد، کارکردی مشابه به نقاشیخط دارد. به طوری که کلمات، اجزاء اصلی نقوش مختلف را تشکیل داده و هنرمند تلاش می کند که با این کلمات طرح مورد نظر را توصیف کند.

 

انواع آثار نقاشی خط

 

آثاری که از حاصل این هنر پدید آمده است را می توان در سه دسته جای داد:

1.  دسته اول شامل آثار نقاشانی است که با جایگزین کردن حروف و کلمات با اشکال و اجزاء نقاشی، مفاهیم را به شکلی دیگر نمایش مي‌دهند.

2.  دسته دوم شامل آثار خوشنویسانی می شود که در نوشتن خط ها از تکنیک های نقاشی و گرافیک استفاده کرده اند.

3.  دسته سوم شامل آثار برخی از خوشنویسان معاصر مانند میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین می شود که تنها با استفاده از تکنیک های خوش نویسی یعنی قلم و مرکب، این آثار نقاشیخط را پدید آورده اند.

 

نقاشی خط در بین ایرانیان

 

اولین آثار نقاشیخط که از دوران قاجار رواج یافت، به صورت کتیبه نویسی بود. این آثار و هنر کتیبه نویسی، با نقاشیخط در زمان خود محبوبیت و شهرت بسیاری پیدا کرد. اما امروزه در هنر نقاشیخط مدرن، دیگر کتیبه نویسی رواج نداشته و جای آن را خط، رنگ و نقاشی گرفته است. از اولین پیشروان این هنر در ایران می توان رضا مافی را نام برد که با الهام گرفتن از خوشنویسی سنتی ایرانی مانند خطوط نستعلیق و شکسته، شیوه های نوین نقاشیخط را پایه گذاری نمود. از دیگر هنرمندان فعال در این صنعت هنری می توان به فرامرز پیلارام، حسین زنده ‌رودی، نصرالله افجه‌ای و محمد احصایی اشاره کرد. محمد احصایی نیز از هنرمندان فعال در زمینه های خوشنویسی، گرافیک و نقاشی می باشد که آثار او علاوه بر داخل کشور، در عرصه بین‌الملل نیز آوازه بسیاری پیدا کرده است.

 

نقاشی خط در بیرون مرزها

 

گیوم آپولینر، هنرمند، شاعر و نویسنده فرانسوی که در آثار خود از مکتب سورئالیسم بهره برده و در انتخاب نام این مکتب و دیگر مکاتب مانند کوبیسم نیز نقش داشته است، آثار معروفی از نقاشی خط را خلق کرده است. او در بحبوحه جنگ جهانی اول دچار جراحتی در ناحیه سر شد و با انجام عمل های جراحی جان سالم به در برد. در نهایت به دلیل ابتلا به آنفولانزای اسپانیایی (Spanish Flue‌) جان خود را از دست داد. پس از مرگ گیوم آپولینر در سال 1918، آثار نقاشی خط او که غالبا شرح حال جهان در جنگ می باشد، منتشر شد. اشعار او که در طرح برج ایفل به تصویر کشیده شده اند، از معروف ترین آثار گیوم آپولینر به شمار می آید.

 

نقاشیخط در دنیای امروز

 

امروزه این هنر نوین و پر طرفدار با تکنولوژی قرن بیست و یکم ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده است. انتشار آثار نقاشیخط در فضای مجازی باعث شده است که همه افراد، خصوصا نسل جدید، در سراسر جهان با آن آشنایی پیدا کرده و مشغول به خلق آثار جدید آمیخته به سبک زندگی و فرهنگ خود شوند. با وجود این که بسیاری هنوز هم نقاشیخط را با استفاده از قلم و کاغذ ترجیح می دهند، اما بهره بردن از ابزار مختلف در دنیای تکنولوژی مانند انواع نرم افزارهای فتوشاپ برای به وجود آوردن این آثار در بین نسل امروز بسیار رایج است.

 

منبع: بلاگ ماژورین  



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین نقاشیخط,#آموزش نقاشیخط , #نقاشیخط ,
:: بازدید از این مطلب : 333
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 26 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

در ادامه معرفی بازی‌های ترسناک بذارید از یه بازی که نیمه دوم همین امسال ریلیز شده و به عنوان یکی از ترسناکترین بازی های سال شناخته شده، براتون بگیم. فراموش نکنید اگر در سال ۲۰۲۰ و با وجود تمام اتفاقات ترسناکش بازی ای بیاد و بتونه لقب ترسناکترین رو به خودش اختصاص بده ، حتماً !!! چیز خوفناکی باید باشه ! همونطور که گفتیم، Death Stranding نقاط مشترک زیادی باP.T. داشت، ولی حالا یه بازی جدید ساخته شده که باید گفت فقط شبیه نیست و در واقع داستانش عیناً و کاملا از P.T. الهام گرفته شده. امکان نداره بازی ترسناک Infliction (تحمیل) رو بازی کنید و از همون شروع بازی ، از قسمت منوی بازی حتی یاد P.T. و اتفاقات اون نیوفتید. همین کافیه که از لحظه ای که دسته ی کنسول رو دستتون میگیرید ، یک چراغ رو حداقل روشن بگذارید و روی صندلیتون میخکوب شید. 

 

چند وقت پیش یه بلاگ در مورد یکی از ترسناک‌ترین بازی‌های این دهه ینی P.T نوشته بودیم.این بازی از ساخته‌های آقای کوجیما ست و از سری بازی‌های سایلنت هیل، ساخته شرکت کونامی بوده که اولین بار به صورت یه دموی 30 دقیقه‌ای در سال 2014 معرفی شد. بعد از معرفی این بازی، کوجیما به خاطر مسائلی که الان نمی خواهیم بهشون اشاره کنیم، از کمپانی کونامی جدا شد و تشکیلات خودش رو راه اندازی کرد تا در سال 2019 یک بازی شاهکار دیگه رو به اسم Death Stranding روانه بازار کرد که البته نقاط مشترک زیادی با P.T. داشت. شاید اولین و واضح ترین و بارزترین نشانه اش حضور نورمن ریدوس به عنوان نقش اول داستان در هر دو بازی باشه. بگذریم ! قرار نیست بیشتر ازین از P.T  صحبت کنیم. اگه دلتون می خواهد ترس این بازی رو، نه از پشت صفحه کامپیوتر، که مستقیم و با پوست و استخوان خودتون تجربه کنین، حتما اتاق فرار DEAD ENDرو که بازسازی عینی این بازی کامپیوتریه رو تجربه کنید و پشت بندشاتاق فرار My Name Is Sidney  رو هم از دست ندید که میتونه برای شما و دوستانتون مکمل خوبی باشه!

 

این بازی که به صورت اول شخص طراحی شده، طی دو نسخه عرضه شده؛ نسخه اولیه توسط استودیوی مستقل استرالیایی Caustic Reality سال 2018 به بازار اومد. این استودیو خودش هم داستان باحالی داره! کل کارای طراحی بازی و نویسندگی داستان و کلا همه چی به عهده مالک کمپانی، آقای Clinton McCleary انجام میشه!! یه چیزی شبیه اونچه در مجموعه یاتاق فرارهای اسکیپ کیوب اتفاق می افته و با حداقل نفرات حداکثر خروجی گرفته می شه. بگذریم، خلاصه که اولین نسخه بازی که پابلیش میشه برای pc عرضه میشه و حسابی هم جایزه می بره. اما نسخه ای که جدیدا منتشر شده و اسمش Infliction: Extended Cut و شاید به روزرسانی شده‌ی همونه... روی تمامی کنسولها قابل بازیه و همینه که باعث می شه خیلی زود بین گیمرها تا این اندازه مطرح بشه!

 

بریم سراغ داستان بازی! همه این شناخت رو داریم که بازی‌ها و فیلم‌های ترسناک باعث می شوند شما به عنوان بیننده یا شرکت کننده یا بازی کننده، بترسید، درسته؟ ولی چیزی در مورد احساس دلهره چی ؟ میدونید؟ بین احساس ترس و دلهره مرز پر رنگ ! اما باریکیه. کارگردان‌های معروفی مثل هیچکاک بیشتر روی دلهره مانور میدن... این حس دلهره‌ست که نهایتاً توی قلب و روحتون نفوذ میکنه و شاید باید گفت از احساس ترس عمیق‌تر و شدیدتره. مثال واضح ترش ، شما توی فیلم های ترسناک تا نمیدونید با چی طرفید، دلهره دارید و از زمانی که اون موجود خبیث و ترسناک رو میبینید و یا باهاش آشنا می شید، دلهره ی شما تبدیل به ترس می شه. و باید گفت بهترین جنبه بازی Infliction هم همینه که ترس و دلهره رو همگام با هم پیش میبره و حسابی ضربان قلبتون رو بالا پایین می کنه !

 

اولش اینجوری شروع می شه که شما داخل ماشین هستید و وارد گاراژ یک خونه میشید و بازی به همین سادگی شروع میشه! ماها معمولا انتظار داریم که بازی‌های ترسناک یک موسیقی مرموز داشته باشن، ولی اینفلیکشن شما رو توی یه سکوت مطلق غرق میکنه، یه سکوت دلهره‌آور، تنها با صدای تیک تاک یک ساعت! یا هر چیز پیشبینی نشده ی دیگه ای. پس یادتون باشه حتما با هدفون بازی رو تجربه کنید . شما باید توی این خونه بزرگ بگردین و سرنخ‌ها رو جمع کنید. می پرسید چه سرنخ هایی؟ خب، اولش داستان گنگه و شما نمیدونید چه خبره، ولی هرچی در بازی پیش میرید توجهتون بیشتر به عکسهای روی دیوار که یک خانواده خوشحال و خوشبخت رو نشون میده جلب میشه و نهایتا از بین همین خاطرات شیرین گناهان گذشته‌تون رو کشف، و راهی به سمت رستگاری پیدا می‌کنید. اوه، راستی یک روح خبیث هم توی خونه همراهتونه و بعضی وقتا یهو توی صورتتون سبز میشه! تنها راه نجات‌تون توی این مواقع اینه که زیر تخت، توی کمد، یا هرجایی که دم دستتونه قایم بشید تا روح گوگولیمون تشریفشون رو ببرن.

 

بازی معما محوره و سرنخ‌ها و وسایلی که به مرور پیدا میکنید توی حل معماها کمکتون میکنن. در طول بازی شما با حل معماها، گوش دادن به صداها، و مدارک و شواهدی که پیدا میکنید کم کم متوجه می شوید که چی شده که سر از این خونه درآوردید و ما هم قرار نیست بیشتر از این بازی رو براتون اسپویل کنیم. پس در اولین فرصت ، یک شبی که فرداش کاری ندارید ( شاید همین دوران قرنطینه بهترین زمان باشه ) ، حداقل ۳ ساعتتون رو خالی کنید ، یک ذره خوراکی های شیرین رو کنارتون داشته باشید ، اگر جراتش رو دارید چراغها رو خاموش کنید ، هدفون رو لحاظ کنید و در آخر دکمه ی استارت رو فشار بدید ! شب خوبی رو براتون آرزو می کنیم ! یوهاها : )))

 

 

منبع: بلاگ اسکیپ 



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 287
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 26 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

سریالی که قطعاً می شه گفت اگر می شناسیدش و دوستش دارید ، مطمئناً سناریوی LOS SANTOS ما رو هم خواهید پسندید و بالعکس ! اگر این سناریو رو بازی کردید و دوست داشتید، حتماً ازین سریال هم خوشتون میاد !

 

سریالی که ازش صحبت می شه اسمش هست HOMELAND  ، شاید معنی این واژه به تنهایی زادگاه یا وطن باشه ، اما در واقع این سریال بیشتر به مجموعه ی امنیتی کشور و HOMELAND SECURITY  کشور آمریکا مرتبط می شه و کل داستان هر ۸ فصل سریال در رابطه با سیستم CIA  و اعضای این گروهه. هر فصل یک پرونده ی امنیتی در کشور و یا روابط بین الملل کشور رو دنبال می کنه و حتی الامکان در هر فصل، قبل از اینکه پرونده ی جدیدی باز شه ، قبلی تکلیفش معلوم می شه.

چیزی که در این سریال بسیار جذابه ، اینه که در عین حال که سازنده تلاش داره اعضای CIA  رو افرادی بقول خودمون شهیدپرور نمایش بده ، از طرفی خواسته یا ناخواسته در هر فصل آنچه بارزتر از هر چیزی نمایش داده می شه ، سیاست های خارجی پلید و خودخواهانه ایست که دولت های مختلف آمریکا پیش گرفتن و دلیل اول و آخر هر دردسر داخلی و بین المللی ، خود سیاست های آمریکا تلقی می شه.

چیز جالب دیگه ای که برای ما ایرانی ها بخصوص می تونه بیشتر به چشم بیاد ، تصویری است که سریال از سفارت های آمریکا در کشورهای مختلف نمایش می ده. از انگلیس بگیرید تا عراق. آنچه واقعا به تصویر خود سریال از سفارت خانه ها می بینید به هر چیزی شبیه هست جز سفارت خونه. پر از اتاق های مانیتورینگ و جاسوسی و مملو از نیروهای CIA . واضحتر بهتون بگم ، شما به واقع با لانه های جاسوسی جورواجور آمریکا در اقصی نقاط دنیا روبرو می شید و کمی این لفظ رو که نظام ایران مدام از اون استفاده می کنه ، با تصویر روشنتری می پذیرید.

در این سریال یک بازیگر ایرانی هم حضور داره به اسم نازنین بنیادی که اتفاقاً نقش یک ایرانی مهاجر رو بازی می کنه که نهایتاً به سیستم جاسوسی CIA  پیوسته. او هنوز در لحظاتی از سریال خودش رو وابسته و پایبند به کشورش می دونه و دلیل مهاجرتش رو صرفاً حجاب اجباری اعلام می کنه. خیلی کوتاه اشاره کنیم که اگر از بازی این بازیگر خوشتون اومده، حتما سریال Counterpart  رو ببینید . اونجا خیلی پررنگ تر ایفای نقش می کنه.

خلاصه که این سریال HOMELAND  سریال باحالیه و از اون جایی که نصف سیاست های خارجی آمریکا ، درگیری هاش با ایرانه ، مدام با زاویه دید های مختلف دوستامون با ایران و ایرانی ها روبرو می شید و برای ما ایرانی ها سریال شاید بامزه تر جلوه کنه. اینکه می تونید در عین تماشای سریال قضاوت هم بکنید که کجاش رو درست می گن یا کجاش رو اغراق می کنن.

 

حالا چرا از این سریال براتون گفتیم. چون اگر این سریال رو دیده باشید ، و از قضا اتاق فرار LOS SANTOS  مجموعه اسکیپ کیوب رو هم تجربه کرده باشید ، با بسیاری المان های مشابه روبرو می شید. برای مثال اولین چیزی که به چشمتون میاد ، شخصیت سارجنت نیکولاس برادی و خانواده خواهد بود و هر چه. در داستان ما جلوتر می رید ، المان های آشناتری می بینید.

بله ! ما در ساخت سناریوی LOS SANTOS  ، جدا از اسمی که از بازی مشهور GTA  برداشتیم ( بعداً حتما ازش براتون می گیم ) ، محتوای سناریو ، حال و هواش رو و مهره هاش رو از سریال HOMELAND  ایده گرفتیم. برای مثال به این فک کردیم که فصل ۹ این سریال با وجود گلهایی که ترامپ کاشته ، می تونه کاملاً به حفظ امنیت شخصی رئیس جمهوری برگرده و شاید انتخابات دور دوم برای ترامپ، بازه ی زمانی مناسبی باشه. اما مطمئن باشید فکر اینجا رو کردیم که اگر شرکت کننده قبلا سریال رو دیده باشه ، با یک نگاه نتونه برآورد کنه نیکولاس برادی شخصیت مثبت داستانه یا منفی ( می بینید که همون اندازه دقت داریم که اگر سریال رو ندیدید و این بلاگ رو مطالعه می کنید، چیزی براتون اسپویل نشه. ). پس اینکه این سریال رو تماشا کرده باشید یا نکرده باشید ، به هیچ شکل بطور مستقیم در حل پرونده ی LOS SANTOS بکارتون نخواهد اومد. شاید صرفاً به باز بودن دیدتون کمک کنه.همین.

 

خیلی کوتاه اشاره کنیم که این داستان از اتاق فرار مجموعه ی اسکیپ کیوب به دور دوم انتخابات ترامپ اشاره داره و اینکه گروه تروریستی داعش قصد داره حرکتی انتقام جویانه نسبت به شخص ترامپ در کشور آمریکا رو انجام بده. آنچه پوستر این سناریو هم بازگو می کنه دقیقا و نه بیشتر گویای همین مسأله است. اسکیپ کیوب کلی عضو داره. و هر عضو اعتقاد و نظر سیاسی و غیر سیاسی خودش رو داره که هیچ کدوم هم قصد ندارن دیدگاه های خودشون رو در اسکیپ کیوب و خطاب به شما مشتری های عزیز ابراز کنن. نگم براتون که ما سر این پوستر چقدر داستان داشتیم که ترامپ خوب است یا بد. آمریکا خوب است یا بد.

بگذریم ! پس اگر تا الآن هنوز اتاق فرار LOS SANTOS  از اسکیپ کیوب رو بازی نکردید ، عجله کنید ! یک تیم خوب و مسلط و درست درمون ببندید که از الآن بهتون بگم خیلییییی سخته ! و اگر هم پیشاپیش بازی کردین، حتما نظرتون رو در رابطه با تجربه تون از بازی یا حتی سریال HOMELAND  اینجا با ما به اشتراک بگذارید.

 

 

منبع: بلاگ اسکیپ کیوب



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 301
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

ویولون ایتالیایی، کوچکترین عضو خانواده‌ی سازهای زهی-آرشه‌ای است و تاریخچه‌‌اش به قرن نهم میلادی بازمیگردد. اولین سازنده و مخترع این ساز "گاسپارو برتولوتی" است که برخی او را مخترع ویولون نیز میدانند. از اولین نمونه‌ی ویولون که برتولوتی ساخته، سه سده میگذرد اما کسی نتوانسته در ساختار ویولون او تغییری ایجاد کرده و یا از رموز کارش سر در بیاورد داستان‌های بسیاری  از اختراع این ساز نقل شده، برخی معتقدند که ویولون، نمونه‌ی کامل شده‌ی ساز "رباب" است و برخی دیگر براین باورند که ویولون از کشورهای عربی به اروپا برده شده است. ا در این مقاله نگاهی داشتیم به این ساز زیبا و محبوب!

 

ساختار ویولون 

 

ویولون 58 قطعه مختلف دارد و وزن آن حدود 400 گرم می‌باشد. 

 

آرشه:

 

ترکه‌ای چوبی که رشته‌های موی اسب و طول آن کشیده و در دو سرش ثابت شده است. 

 

 

جعبه طنینی:

 

جعبه طنینی یا رزونانس از سه بخش صفحه رویی، صفحه زیرین و زوارهای دور تشکیل شده است. 

 

 

دسته یا گردن:

 

از چوب آبنوس ساخته شده و محل قرار گرفتن انگشت‌های نوازنده است. انتهای دسته به جعبه کوچکی که جعبه کوک نام دارد ختم شده که سیم‌‌‌ها درونش و به دور گوشی‌های کوک پیچیده می‌شوند. 

 

خرک: 

 

پلی‌ست میان سیم‌ها و جعبه طنینی. نقش خرک تقسیم راه سیم‌ها و نگه‌ داشتن‌شان در ارتفاعی خاص برای عبور از روی جعبه طنینی و انتقال ارتعاش آن‌ها به درون جعبه را بر عهده دارد.

 

 

گریف:

 

جنس گریف از آبنوس بوده و در طول دسته قرار گرفته شده است. گریف بخشی از ساز است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن چسبانده، طول سیم‌ها را کوتاه می‌کند و نت های مختلف را می‌نوازد. 

 

 

سیم‌ گیر:

 

سیم گیر از آبنوس، باکسوود و یا رزوود ساخته شده است. این قسمت  در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولون کشیده می‌شود. سیم گیر با زهی که از جنس نایلون ساخته شده است، به دکمه‌ای که در پایین جدار تعبیه شده وصل می‌گردد. 

 

 

زه: 

 

سیم زه از رشته‌های بلند ساییده شده در ضخامت‌های بسیار دقیق و با میزان کشش‌های مختلفی ساخته می‌شوند.  

 

 

 منبع: بلاگ ماژورین



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین ویولون,#آموزش ویولون , #ویولون ,
:: بازدید از این مطلب : 282
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

اگر با مجموعه ی ما و اتاق فرارهای ما آشنایی داشته باشید ، باید بدونید که یکی از سناریوهای ما ، MY NAME IS SIDNEY  با الهام از فیلم آنابل ساخته شده فیلم آنابل. باید بهتون بگم که برعکس چیزی که تمام فیلم های ترسناک اول یا آخر فیلمشون صرفاً به شوخی و یا به  دروغ مدعی می شن که بر اساس واقعیت ساخته شده آنابل کاملاً از روی واقعیت ساخته شده. و نه یک واقعیت جزئی ! منظورم اینه که فقط عروسک یک بنده خدایی اسمش آنابل نبوده. یا فقط از قضا اسم بازیگر زن نقش اول آنابل والیس نیست. ( حتماً از این بازیگر سریال پیکی بلایندرز رو ببینید ) نه ! این عروسک شوم ! دقیقاً به همین اسم وجود داشته و البته باید بگیم که داره ! و عیناً در قفسه ای شیشه ای که از کلیسای ترینیتی منهتن در نیویورک آمریکا  با طلسم تهیه شده محبوس شده! و مجدداً عیناً در موزه ی خانگی یک زوج نازنین که گویا هیچ سرگرمی و استعداد دیگری در زندگی جز این ژانگولر بازی ها نداشتن، نگهداری می شه. این عروسک در سال ۱۹۷۰ و عیناً مطابق با فیلم از دو هم اتاقی که عروسک رو خود مدعی بودند که دزدیده اند تحویل گرفته می شه و گویا روحی که اون تو تسخیر شده متعلق به دختری به اسم آنابل هیگینز هست.

برگردیم به زوج وارن،  این زوج عاشق به نامهای ادوارد وارن ماینی و لورن ریتا وارن هردو در زمینه های فراطبیعی محقق محسوب می شدن و خیلی از مسائل شیطان شناختی رو خودشون به صورت خودآموز آموخته بودن. این زوج استثنائی امروز هردو از دنیا رفته اند ( اد در ۲۰۰۶ و لورن در ۲۰۱۹ ) و متاسفانه یا خوشبختانه ، آموخته های خودشون رو به برادرزاده ی اد و خواهرزاده ی لورن ، انتقال دادن ! می خوام بگم نگران نباشید ، هنوز کسی هست که حواسش به این عروسک و بقیه دوستایی که تو اون کلکسیون شخصی دوستان جمع آوری شدن ، رسیدگی کنه و ازشون مراقبت کنه.

گفتیم دوستای دیگه ، بله . این عروسکه من ، مثل آنچه در فیلم میبینید کنار مهره ها و اعضای دیگر شیطانی اسیر شده که به دیگر پرونده های زوج وارن مربوط می شه. زوج وارن پرونده های متعددی رو درش حضور داشتن و ایفای نقش کرده اند که باید بهتون بگم خیلی از بهترین فیلم های ترسناکی که دیدید و دنبال می کنید اصولاً به پرونده های همین دو نفر و تجربیات و دست نوشته های همین دو نفر بر می گرده. برای مثال فیلمهای احضار ۱ و ۲ که در آنها دو پرونده ی خانواده ی پرون و آمیتی ویل از مجموعه تحقیقات برجسته ی خانواده ی وارن به حساب می آیند.

پرونده های زوج وارن در خانواده ها و یا خانه های تسخیر شده یا نفرین شده زیاد هستن ، مثل خانواده ی آنفیلد پولترژئیست در لندن که باز الهام بخش در ساخت فیلم احضار ۲ بوده است و یا قتل هایی که در پرونده ها نشانی از تسخیر و جن زدگی یافت می شد، باز می شه برای نمونه به پرونده ی قتل آلن بونو ، توسط هم خانه اش، آرنی جانسون در سال ۱۹۸۱ اشاره کرد. این موارد زیاد هستن و در رابطه با هر پرونده الآن صرفاً یک سری نوشته هست که به تأیید و یا تکذیب آنچه گذشته می پردازه. اما عروسک آنابل ، در قفسه اش سر و مر و گنده حاضره ! و دیگر دوستهاش که اتفاقاً تصویری از اونها رو هم حتماً در فیلم آخر آنابل  با اسم Annabelle Comes Home می تونید ببینید. مثل جعبه ی موسیقی خانواده ی پرون ، سامورایی ، پیانویی که خود بخود نواخته می شه ، میمون اسباب بازی ، آینه ی احضار ، کتاب سگ سیاه ، بت شیطانی ، تابوت خون آشام و آجری از رهبر برلی و شاید عروسکی از آنابل ترسناکتر ، عروسک سایه ، که اگر کنارش بخوابید می تونه باعث ایست قلبی ، تفنس و حتی مرگتون بشه !

فکر کنم همین اندازه کافی باشه ، و در همین اندازه که بدونید این فیلم ها خیلی هم ساخته ی ذهن و تخیل نویسنده و فیلمساز نیست و نمی دونیم چرا و چجوری ، ولی بعضی ها واقعاً این اندازه بدشانس هستن که توی زندگیشون درگیر این مسائل شیطانی هم بشن !

اگر دوست دارید کمی فراتر از فیلم های ترسناک ، این فضاها رو از نزدیکتر و شاید ملموستر تجربه کنید حتماً اتاق فرار MY NAME IS SIDNEY  از مجموعه اتاق های فرار اسکیپ کیوب رو تجربه کنید. 

منتظرتون هستیم

منبع: بلاگ اسکیپ کیوب 





:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران , آنابل ,
:: بازدید از این مطلب : 269
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

 




پیانو سازی مهم و تاثیر گذار در روند شکل گیری موسیقی مدرن و کلاسیک بوده است. این ساز محبوب و زیبا در ایتالیا  و در سال ۱۷۰۰ میلادی ساخته شد. برخی پیانو را تکامل یافته‌ی ساز هارپسیکورد می‌دانند. پیانو در طول زمان تغییر کرد و شکل‌های مختلفی از جمله پیانو رویال، پیانو دیواری، دیجیتال، هیبریدی و کیبورد درآمد. در اینمقاله ۱۰ حقیقت جالب را درباره‌ی این ساز بیان کردیم. 

 

۱- کشش سیم‌ها

 

پیانوها معمولا حدود ۲۲۰ تا ۲۳۰ سیم فلزی دارند که خیلی محکم در کنار هم بسته شدند تا هنگام ضربه‌‌ی چکش صدا تولید کنند. هر سیم به طور معمول حدود ۱۶۸ پوند فشار را متحمل می‌شود که باعث می‌شود کشش بیشتر پیانوهای استاندارد بین ۱۸ تا ۲۰ تن باشد، البته بعضی از پیانوها کشش وحشتناک ۳۰ تنی را هم تحمل می‌کنند. این حقیقت شگفت انگیز است که باعث میشود کوک کردن پیانوها کار سخت و پیچیده‌ای بوده و فقط توسط یک متخصص قابل انجام باشد.

 

۲-  پیانوی کهکشانی 

 

پیانوی کهکشانی توسط کمپانیِ سازهای کهکشانی در دبی ساخته شده که تخصص‌شان ساخت سازه‌های عجیب و لوکس است. پیانوهای زیادی وجود دارند که مانند اثری هنری هستند، اما این سازه را می‌توان خاص ترین‌شان دانست. پیانوی کهکشانی را با قیمت ۱.۳۶ میلیون دلار می‌توان یکی از گرانترین سازهای دنیا خواند. بدنه‌ی این پیانو از ورق‌های طلای ۲۴ عیار ساخته شده و دارای درب اتوماتیک و کلیدهای منحنی است.

 

۳- گرانترین پیانو 

 

این پیانو ساخته‌ی دست هایزمن است و برای اولین بار در المپیک ۲۰۰۸ پکن  توسط پیانیست معروف چینی،  لانگ لانگ، نواخته شد. این پیانو طراحی زیبا و شفافی دارد و به همین خاطر، به آن پیانو‌ی کریستالی می‌گویند. این پیانو به قیمت ۳.۲۲ میلیون دلار به فروش رسید و گران‌ترین پیانوی دنیا نام گرفت.

 

۴- اولین پیانوی اختراع شده

 

اولین پیانو در سال ۱۹۰۷ در ایتالیا توسط بارتولومئو دی فرانچسکو کریستوفورتی، که سازنده‌ی معروف سازهارپسیکورد بود، ساخته شد. اولین ساخته‌ی او را "هارپسیکورد با صدای بلند و نرم "می‌خواندند، این نام البته بعدها به پیانو کوتاه شد. هارپسیکورد تنها صداهایی در حجم و رنجی خاص را تولید می‌کرد، بنابراین ساخت سازی که به تماس حساس باشد، تحولی عظیم محسوب می‌شد. اولین پیانویی که اختراع شد بسیار گران بود، به طوریکه خرید آن برای خانواده‌های ثروتمند نیز به سادگی امکان پذیر نبود.اولین پیانوها قطعا متفاوت بودند و به خوبی پیانو های امروزی هم نبودند. در قرن نوزده میلادی بود که پیانویی با ظاهررایج امروزی ساخته شد.

 

۵- پیانوهای دیجیتال

 

پیانوهای دیجیتال برای نخستین بار در ۱۹۸۰ وارد بازار شدند، اگرچه سازهای الکترونیکی ۶۰ سال قبل از آن وارد دنیای موزیک شده بودند. اولین نمونه‌ی پیانوی دیجیتال در واقع ساز آکوستیکی بود که توسط یک ارتقا دهنده، امکان تقویت صدا را می‌داد، بسیار هم محبوب بود و هنرمندان مشهوری همچون ری چارلز و دوک الینگتون، آن ساز را می‌نواختند.

 

۶- بزرگترین پیانوی دنیا

 

رکورد دار ساخت بزرگترین پیانو در دنیا، آقای آدریان مان نیوزلندی است. ساخت این پیانوی غول آسا ۴ سال زمان برد، وزن این ساز ۴ تن است و طولش به ۵.۷ متر می‌رسد. آقای مان ۲۵ ساله بود که موفق به اتمام ساخت این ساز غول پیکر شد. 



۷- کوک کردن پیانو

 

یک پیانوی جدید باید سالی ۴ بار کوک شود که بعدها به ۲ بار در سال کاهش می‌یابد. همچنین پیانوها اگر در محیط های خیلی مرطوب و یا خیلی خشک نگهداری می‌شوند، باید کاملا کوک بمانند. پیانوهای دیجیتال نیاز به کوک شدن ندارند، گرچه نگهداری نامناسب از آنها منجر به تاب برداشتن صدایشان می‌شود.

 

۸- پیانو ساز زهی است یا کوبه‌ای؟

 

این موضوع همیشه بحثی داغ در میان موزیسین‌ها بوده است، شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید این ساز را سازی کوبه‌ای می‌دانند. گرچه پیانو توسط سیم‌ها و در اثر برخورد چکش به آنها نواخته می‌شود، اما در ارکستر سمفونیک در میان سازهای کوبه‌ای جای دارد.



۹- پیانوهای دیواری از پیانوهای رویال آهسته تر هستند

 

نواختن پیانوی رویال سریعتر از پیانوهای دیواری است، به این خاطر که پیانوی رویال دارای یک اهرم تکرار است و به نوازنده اجازه‌ی تکرار نت ها حتی وقتی‌که کلید کاملا بالا نیامده است را می‌دهد. اما نواختن نت تکراری در پیانوهای ایستاده نیازمند بالا آمدن کامل کلید است. 

 

۱۰- پیانو، پادشاه سازهای موسیقی

 

پیانو را پادشاه سازها می‌دانند، دلیل آن هم اینست که  رنج نت‌هایی که می‌توان با پیانو نواخت بسیار وسیع و گسترده است ، از کوتاهترین‌ تا بالاترین نت‌ها با این ساز منحصر بفرد نواخته می‌شود.همچنین پیانو تنها سازیست که امکان همنوازی و نواختن ملودی به طور همزمان در آن وجود دارد، این دلایل است که پیانو را به سازی کامل و مستقل تبدیل می‌کند. 




منبع: بلاگ ماژروین 



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین پیانو,#آموزش پیانو , #پیانو ,
:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

امروزه روز دیگه کمتر کسی پیدا میشه که از کامپیوتر و اینترنت و به طور کلی وسایل ارتباط جمعی استفاده نکنه ، خیلی از کارهای روزمره از پرداخت قبض یا برنامه ریزی کاری و چک کردن شبکه های مجاز گرفته تا آموزش رو میشه با کمک اینترنت انجام داد .در بجث آموزش هم فیلد ها خیلی متنوعن از کلاس های دانشگاه و مطالب جدی علمی تا زبان و موسیقی و هنرهای دیگه پوشش داده میشه

آموزش آنلاین یجورایی عدالت آموزشی رو فراهم آورده چراکه خیلی از شهرنشین ها با زندگی شلوغ و خیلی از روستا نشین ها با کمبود  امکانات نمیتونن به یادگیری  چیزی که دوست دارن بپردازن پس آموزش آنلاین بهترین فرصته تا از یادگرفتن چیزی دوسش داریم دور نمونیم

 

 

 

کیفیت مدرس

 

یکی از خوبی های آموزش آنلاین اینه که دیگه به ترافیک نمیخوریم ، در نتیجه هیچوقتم کلاسمون دیر نمیشه! یه کلاس مثل کلاس گیتار که معمولا نیم ساعته ، اگه یه ربع دیر برسی یا اصن نرسی باهم فرقی نداره. از طرفی هزینه کلاس خصوصی با یه مدرس خوب و حرفه ای

تقریبا زیاده ولی آموزش آنلاین بهمون یه مدرس خوب با یه هزینه معقول میده!

 

 

زمان کلاستو خودت انتخاب کن 

 

برای کلاس های آنلاین یه عالمه انتخاب داری که ساعت کلاست کی باشه . میتونی هر معلمی که خواستیو داشته باشی تو ی هر ساعتی از شبانه روز که خودت انتخاب میکنی! پس بهترین گزینه رو برای خودت انتخاب کن

 

 

کلاستو ضبط کن

 

بزرگترین فایده ی کلاس آنلاین اینه که ویدیوشو داری و هروقت خواستی میری سراغشون . چیزایی رو که یاد گرفتی بارها و بارها کار میکنی . حتی میتونی ویدیو کلاسو رو ببری عقب و از اول ببینی !

امکان ضبط تو کلاس حضوری تقریبا سخت و یا حتی بعضی وقتا غیرممکنه . ولی وقتی کلاست آنلاین  باشه  درست بعد از کلاس ، درسی که یادگرفتی رو  مرور میکنی

 

 

!قبل کلاس گرم کن

 

وقتی کلاسمون آنلاینه قبل کلاس کلی وقت داریم که گرم کنیم . پس بهترینو به استادمون ارائه میدیم ! بارها و بارها آکورد میگیریم تا اون قطعه ای روکه  دوسش داریم حرفه ای اجرا کنیم . بدن استرس و بدون ترس از اشتباه

 

 

!بدون ارتباط فیزیکی

 

 

خب االان پاندمی شده و هممون یه جورایی مجبوریم بیشتر تو خونه بمونیم . از طرفی ام نمیخوایم از موسیقی دور باشیم و یادگیری باید ادامه داشته باشه . تو یک کلاس آنلاین نیاز به ارتباط فیزیکی نیست ، مثلا  اگه مریض بشیم دیگه نگران خودمون و دیگران نیستیم .

در آخر اینکه ، آموزش آنلاین میتونه فرصت یادگیری رو با همه ی مشکلات و ترافیک کاری و مریضی و هرچیز دیگه ای برامون فراهم کنه و نذاره که از چیزی که دوسش داریم ، مثل موسیقی ، مثل گیتار دور بمونیم

 

منبع : بلاگ ماژورین 



:: برچسب‌ها: #آموزش آنلاین , #آموزش آنلاین,#مزایای آموزش آنلاین ,
:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

خوب ، یکی از سناریوهایی که حتماً در مجموعه ی اتاق فرارهای اسکیپ کیوب پیشنهاد می شه بازی کنید و حتماً بایست با تعداد بالا ( حد اقل ۶ نفر ) تجربه اش کنید ، سناریوی BEHIND THE BARS  هست. هرچند این سناریو موضوع کلیش فرار از زندانه ، و هرچند تلاش شده تا دلهوره آور و بعضی جاها ترسناک حتی طراحی بشه ، اما ماهیت اصلیش از اونجایی شکل می گیره که شما در یک زندان نازی در برلین زندانی هستید. پس قطعاً آنچه سناریو در طراحی فضا، دکور ، داستان و معماها ازش تبعیت داره ، موضوعیت جنگ جهانی دومه.

به همین منظور ما قصد داریم تا در بلاگ های مختلف براتون از گوشه و کنارهای جنگی بگیم که برای چه کسایی که تجربه اش کردند و چه کسایی که فقط ازش خوندن و شنیدن، هنوز مثل یک کابوس باور نکردنی جلوه می کنه. خیلی خلاصه بهتون بگم ، فرض کنید دارید با دوستاتون مونوپولی بازی می کنید ، وسط بازی هرکی مدام تیز بازی در بیاره و جر بزنه ، ولی به جایی برسه که همه صبرشون سر برسه و از روی لجبازی یا عصبانیت و هرچیزی ، تمام شرطهای دوستی قبل بازی رو فراموش کنن ، بزنن زیر میز و یهو با هم گلاویز شن ! همین اندازه واقعاً پیش بینی نشده !

خوب اجازه بدید قبل از هر چیز تاریخی که به عنوان دوره ی جنگ جهانی دوم در تاریخ ثبت شده رو قید کنیم. آنچه ثبت شده اول سپتامبر ۱۹۳۹ تا ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ هست یعنی ۹ شهریور ۱۳۱۸ تا ۱۱ شهریور ۱۳۲۴. توی تاریخ شمسی جنگ جهانی حتی یک روز طولانی تر جلوه می کنه و مدت جنگ رو جای ۶ سال و ۱ روز ، ۶ سال و دو روز نشون می ده. ولی اگر کسی ازتون پرسید جنگ جهانی چقدر بطول انجامید تیزبازی در نیارید و همون ۶ سال و ۱ روز رو جواب بدین. بگذریم ، خیلی رو تاریخ شمسیش حساس نشید که تو همون تاریخ های میلادی ای که بهتون گفتم هم کلی جای بحث هست.

همونطور  که براتون مثال زدم ، اگر اون بازی مونوپلی رو مدنظر قرار بدید ، شما می تونید شروعش رو از بلند شدن میز و ریختن مهره ها در نظر بگیرید. یا می تونید از وقتی نشستید پای میز برای بازی درنظر بگیرید یا مثلاً از اولین کری خوندن هایی که تو بازی یا قبل بازی پیش اومده یا حتی از اولین جر زنی هایی که تو بازی رخ داده در نظر بگیرید. در واقعیت هم برای درنظر گرفتن تاریخ شروع جنگ جهانی دوم، همین اندازه و با همین منطق ها، نظرها و تاریخ های متفاوتی وجود داره.

اول سپتامبر ۱۹۳۹ که خوب تاریخ شروع حمله ی آلمان به لهستانه. زمانی که هشدار بریتانیا به آلمان نادیده گرفته شد و نهایتاً در تاریخ ۳ سپتامبر کشورهای بریتانیا، فرانسه، استرالیا و نیوزیلند رسماً با آلمان اعلام جنگ کردند و پس از گذشت چند روز اتحادیه ی آفریقای جنوبی در ۶ام و کانادا در ۱۰ سپتامبر به جمع کشورهای نام برده اضافه شدند.

 

برخی اما ایتالیا و حمله ی ایتالیا به اتیوپی در ۳ اکتبر ۱۹۳۵ رو آغازگر جنگ جهانی دوم می دونن و دسته ی سوم هم

جنگ دوم ژاپن و چین در تاریخ ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ و یا حتی عقبتر از اون حمله ی ژاپن به منچوری در ۱۹ سپتامبر ۱۹۳۱ رو شروع جنگ جهانی دوم می دونن.

بیشتر مثل اینکه بر می گرده به اینکه شما بخواید چه کشوری رو از متحدین بیش از بقیه مقصر جلوه بدید. ما راستش نظرمون به گروه سوم نزدیکتره و اون رو صرفا تاریخ شروع جنگ جهانی دوم نمی دونیم که معتقدیم پایان این جنگ جهانی هم به نحوی همین روز رقم خورده.

شاید جنگ های ژاپن و چین از محوریت جنگ جهانی دوم نبود ، اما با شروع جنگ در اقیانوس آرام به بخشی از جنگ جهانی دوم پیوست و شاید در واقع این متحد آلمان، کشور ژاپن بود که موجب شد تا کشور آمریکا بی طرفی خود را کنار بگذارد یا حتی زودتر از آنچه مدنظر داشت کنار بگذارد و وارد عمل شود و شمارش معکوس شکست آلمان نازی کلید بخوره. جدا از اینکه ژاپن اون سالها با ژاپنی که امروز می شناسید خیلیییی فاصله داشته و اصلاً این اندازه گوگولی و معصوم نبوده و از قضا توهم امپراتوری جهان رو در سر داشته ، اما اولین و نزدیکترین هدفی که در سر داشت به زانو در آوردن و سلطه بر چینی ها بود. آنچه روز بروز ژاپن رو خشمگین تر از پیش می کرد ، حمایت مالی ای بود که کشورهای آمریکا ، بریتانیا و شوروی به عنوان سه ابرقدرت از چین داشتند. آمریکا در این بین از سال ۱۹۳۹  معاهدات تجاری خود با ژاپن رو قطع کرد و کمی بعد از ژوئیه ۱۹۴۰، فروش سوخت به این کشور رو هم تحریم کرد و این محدودیت ها فشار زیادی به اقتصاد ژاپن وارد کرد. در سال ۱۹۴۰ در واقع علی رقم حمله های پراکنده ای که ژاپن به چین داشت ،‌ سرانجام این نبردها به بن بست رسیده بود و ژاپن می بایست استراتژی جدیدی پیش رو می گرفت. بنابراین تصمیم گرفت تا با اشغال شمال هندوچین ، علاوه بر قطع کردن خطوط ارتباطی چین و تضعیف حریفش ، برای حمله به مستعمرات اروپایی ها هم در موقعیت بهتر و استراتژیکتری قرار بگیره . و همین حرکت موج دوم تحریم های آمریکا علیه ژاپن رو به همراه داشت. فروش آهن، فولاد و قطعات مکانیکی بلافاصله تحریم شد ! اما هرچه آلمان در اروپا بیشتر پیشروی می کرد ، ژاپن هم بیشتر برای فشار به اروپایی ها در جنوب شرق آسیا تشویق می شد، تا جایی که دولت هلند حاضر شد تا از هند شرقی هلند مقداری نفت به ژاپن بفروشد. اما این مذاکرات در باقی موارد و منابع دیگر نتیجه نداشت و ژاپن که گفتیم روحیه اش با آنچه ازش در دنیای امروزی مطلع هستید خیلی متفاوت بود ، زیر بار نرفت و برای فشار آوردن به هلند و بریتانیا به جنوب هندوچین حمله ور شد. در پاسخ به این تهدید این مرتبه ایالات متحده آمریکا ، بریتانیا و تمامی کشورهای اروپایی تمامی سرمایه های ژاپن رو توقیف کردند و تحریم همه جانبه ی نفتی علیه ژاپن رو آغاز کردند. اگر نگیم ژاپن اون موقع شبیه ایران امروز بوده ، حداقل می تونیم بگیم برخورد دنیا با ژاپن اون روزها گویا خیلی شبیه به برخورد امروز همون کشورها با ایران امروزیه. این طور نیست ؟

اولین اشتباه ژاپن در حق متحد خودش همین جا رقم می خوره ، که مجبور می شه برنامه ی تهاجمیش علیه شرق دور شوروی رو که برای بهره برداری از وضعیت جنگی در غرب برنامه ریزی شده بود به واسطه ی همین تحریم ها کنار بگذاره. علی رقم اینکه آلمان نازی در حال تدارک حمله به شوروی بود و نیروهای زیادی رو در مرز با شوروی مستقر کرده بود ،  معاهده ی عدم تعرض شوروی و ژاپن در آوریل ۱۹۴۱ بین دو کشور امضا می شه. اگر گیم برد ریسک رو بازی کرده باشید حتماً متوجه می شید که آلمان نازی حتماً چقدر این وسط حرص خورده و به خودش پیچیده ! در واقع انقدر ژاپن خیال شوروی رو راحت می کنه که در تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۴۱ که نیروهای نازی به حومه ی موسکو رسیده بودند ، با جابجایی نیروهای تازه نفس شوروی از مرز با ژاپن به جناح دیگر، شوروی  با یک ضدحمله ی سنگین موفق به عقب راندن ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتری تمامی نیروهای آلمانی از تمامی جبهه ها می شه.

در این بین اما ژاپن پیاپی درگیر مذاکرات با آمریکا بود تا شاید بتونه هم فضای سیاسی رو بهبود ببخشه و هم جنگ با چین  رو به سرانجامی که دوست داره برسونه. اما ایالات متحده ی آمریکا مدام سر باز میزد و در همین بازه ی زمانی ، بصورت مخفیانه با دو کشور بریتانیا و هلند در طرح دفاع مشترکی در صورت تهاجم ژاپن به متصرفات هر یک از ۳ کشور شرکت داشت که در نهایت با تقویت نیروهای آمریکایی در فیلیپین ، به ژاپن اخطار داد آمریکا در مقابل هرگونه تهاجم به کشورهای همسایه واکنش نشان خواهد داد.

ژاپن که هیچ راهی در پیشبرد مذاکرات متصور نبود ، در تنگنای تحریم ها ،‌ گزینه ی فرار به جلو رو مدنظر قرارداد و در عین تدارک خود برای حمله ، آخرین پیشنهاد خود را در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۴۱ به طرف آمریکایی خود ارائه داد. به موجب این پیشنهاد ژاپن ضمانت می کرد به ازای قطع کمک های ایالات متحده به چین و همچنین اتمام تحریم نفت و دیگر تحریم ها ، نیروهای خود رو از جنوب هندوچین خارج کرده و دیگر به جنوب شرق آسیا ، مستعمرات اروپایی ها و آمریکا ، حمله نکند. پاسخ طرف آمریکایی ۶ روز بعد داده شد ؛ تخلیه ی چین و عقد پیمان عدم تخاصم با کشورهای غربی، بدون هیچ شرطی. این برای ژاپن معنیش خیلی واضح بود ، یا از تمام اهداف و برنامه هاشون در چین دست بکشن و یا منابع مورد نیازشون در مستعمرات هلند رو به زور تصاحب کنن. برای ژاپنی ها حالت اول غیر ممکن بود و از طرفی تحریم نفتی ، به خودی خود یک اعلان جنگ بود !

ژاپنی‌ها برنامه داشتن تا با تصرف سریع مستعمرات اروپایی در جنوب شرق آسیا یک خط دفاعی که تا میانه اقیانوس آرام ادامه داشت رو ایجاد کنند چراکه پس از آن ژاپنی‌ها می‌توانستند منابع مورد نیاز خودشون رو از جنوب شرقی آسیا استخراج کنند و در عین حال به راحتی در برابر نیروهای متفقین که در اقیانوس آرام پراکنده بودند دفاع کنند و در ادامه برای جلوگیری از دخالات آمریکا ، ناوگان اقیانوس آرام ایالات متحده رو نابود و اونها رو از فیلیپین بیرون برونند. پس دومین و بزرگترین اشتباه ژاپن در تاریخ ۷ دسامبر (۸ دسامبر به وقت آسیا ) ۱۹۴۱ با شروع جنگ اقیانوس آرام و  حمله به نیروهای بریتانیایی و آمریکایی در پرل هاربر، فیلیپین، مالایا، تایلند و هنگ کنگ آغاز شد !

حمله ای که منجر شد از طرفی ایالات متحده ، بریتانیا ، چین، استرالیا و چند کشور دیگر به طور رسمی با ژاپن اعلان جنگ کنن و از طرف دیگه ، آلمان نازی و دیگر کشورهای محور ( متحدین ) با آمریکا اعلان جنگ کنن !

 

بگذارید یک بار خیلی خلاصه بهتون بگیم دقیقا ژآپن چه اشتباهاتی کرد. و چرا این اشتباه ها به کل منجر به تغییر مسیر جنگ جهانی دوم و شکست آلمان نازی منجر شد.

آدولف هیتلر بعد از تصرف فرانسه می دونست تنها راه اینکه بریتانیا کوتاه بیاد و تسلیم شه اینه که بدونه یا دو ابرقدرت دیگه ، یعنی شوروی و آمریکا وارد جنگ نمی شن و یا اگر هم ورود کنن، در طرف دیگر جنگ پرچمدار خواهند بود. و می دونست شکست پیشین آلمان در جنگ جهانی قبلی ، یکی از دلایل بارزش جنگ در دو بازوی شرقی و غربی با اروپا و روسیه و تحلیل نیروی نظامی کشورش بوده است. به همین جهت در همان ابتدا پیش از حمله به لهستان با توافق پنهانی که در تقسیم لهستان به دو بخش شرقی و غربی بین خود و شوروی کسب کرده بود، در تاریخ ۲۳ اوت ۱۹۳۹ با شوروی پیمان عدم تعرض امضا کرد. حتی در نوامبر ۱۹۴۰ مذاکراتی بین شوروی و آلمان نازی جهت پیوستن شوروی به پیمان سه جانبه شکل گرفته بود و شوروی هم استقبال کرده بود. اما به دلیل امتیازاتی که شوروی از فنلاند ، بلغارستان ،  ترکیه و ژاپن در نظرداشت و  از نظر آدولف هیتلر زیاده خواهی تلقی می شد ، روابط سیاسی و همکاری اقتصادی دو کشور تیره و تار شد و این دقیقاً زمانی بود که شوروی به ژاپن ومعاهده ی عدم تعرض بین دو کشور روی آورد.

این از اولین ابرقدرت که چراغ سبز رو ژاپن در واقع در آوریل ۱۹۴۱ روشن کرد و بریتانیا نهایتاً در کمتر از دو ماه ، در ژوئیه ی همان سال با دشمن دیرینه ی خود، شوروی، اتحاد نظامی بریتانیا و شوروی علیه آلمان را شکل داد.

 

دومین ابر قدرت رو هم که رسماً ژاپن پا روی دمش گذاشت و بی جهت و خارج از برنامه ، وقتی ازش توقع می رفت به شرق دور شوروی حمله ور شه، برعکس به موقعیت نیروهای آمریکایی هجوم برد و ایالات متحده رو رسماً وارد این جنگ کرد !

 

آدم یه متحد مثل ژاپن داشته باشه ، می تونه خیالش راحت باشه که در واقع احتیاجی به دشمن نداره. و به همین جهت جدا از هر آنچه مورخین در تاریخ آغاز و پایان جنگ جهانی دوم  مطرح می کنند، ما اینجا معتقدیم که جنگ جهانی دوم از همون روز جنگ دوم چین و ژاپن در ۷ ژوئیه ی ۱۹۳۷ شروع شد و راستش همونجا تموم شد !!! ژآپن یک تنه تکلیف کل جنگ رو روشن کرد . دستش درد نکنه. یعنی واضحتر بگیم ، اون بازی مونوپلی که زدید زیر میز و دعوا و درگیری شد رو یادتونه ؟ شما از همون موقع که زنگ زدید به هوشنگ و هوشنگ رو برای بازی دعوت کردید ! همه چی همونجا شروع شده و همونجا تموم شده !

 

ما حتماً براتون در بلاگ های بعدی بیشتر از گوشه و کنار جنگ جهانی دوم خواهیم گفت و امیدواریم که شما هم از خوندن این مطالب لذت ببرید.

پس فراموش نکنید، اگر به این دوره ی تاریک از تاریخ بشریت علاقه دارید و دنبال هیجان و اتاق فرار دلهوره آور یا حتی ترسناک هستید، حتما اتاق فرار BEHIND THE BARS  از مجموعه اتاق های فرار اسکیپ کیوب رو تجربه کنید. برای اونهایی که اطلاعات بیشتری از جنگ جهانی دوم دارن، کلی ایستر اگ تو این بازیمون داریم.

 

 

منبع: بلاگ اسکیپ



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

اجازه بدید از خالق اثر ، کوجیما شروع کنیم. هیدئو کوجیما ، متولد ۲۴ اوت ۱۹۶۳ یعنی می شه گفت اول شهریور ماه سال ۱۳۴۲ در توکیو ، ژاپن در خانواده ای متدین چشم به جهان گشود ... ؟ نه ما از خانواده اش دیگه جدی خبری نداریم. اونچه از خانواده ی کوجیما می دونیم اینه که کم تو ژاپن مهاجرت نکردن و از وقتی که هیدئو حداقل بدنیا اومده ،  ۲ مرتبه ، از توکیو به شیراساکی در مرتبه ی اول و در مرتبه ی دوم از شیراساکی به کاوانیشی مهاجرت داشتند.

 

این آقای هیدئوی جوان ، از همون اول مغزش خوب کار می کرده ! و از همون اول هم می دونسته تقریباً جاش کجاست. کلاً به سینما و تصویرگری علاقه داشته و شاید چون به خودش باور نداشته اول تو سرش بوده که بازیگر شه . کمی که بزرگتر می شه و افکار مریضش ( ما اینجا از لفظ مریض بودن افکارش به نیت تمجید و استثنایی بودنش استفاده کردیم ) با دایره ی لغت بیشتری مواجه می شه ، تصمیم می گیره بنویسه ! اون داستان های کوتاهش رو برای مجلات ژاپنی ارسال می کرده و مثل دوران بلوغ هر هنرمند نابغه ی دیگه ای ، نوشته های این دوستمون هم به چشم مجله ها نمیاد و هرگز چاپ نمی شه ! البته الآن می گن دلیلش این بوده که اون مجله ها دنبال داستان های ۱۰۰ صفحه ای بودن و داستانهای هیدئو کوجیما اصولاً سه برابر حجم داشته، ولی شما به ما بگید این آخه دلیل می شه ؟!

 

خلاصه بریم جلوتر ، قسمت بعدی از زندگی کوجیما خیلی شبیه خودش نیست و فکر کنم به اصرار خانواده در دانشگاه دوره ی اقتصاد رو شروع می کنه. هرچند در همین مدت به نحوی خودش رو با فعالیت های فیلم سازی هم سرگرم می کنه. اما هرچه جلوتر می ریم ، این جاش رو دیگه باید از دوستان و هم دانشکده ای هایش  بپرسیم که چطور هیدئو بار دیگه به علایقش فرمون می ده و از فیلم سازی و کارگردانی که آخرین هدفش بوده، در سال چهارم دانشگاه به یکباره دست از تحصیل اقتصاد می کشه و نه فقط خانواده که دوستانش رو هم شگفت زده می کنه !

 

هیدئو کوجیما در سن ۲۳ سالگی وارد شرکت بازی سازی کونامی می شه و پروژه ی متال گیر استارت می خوره. می خوام بگم قبل از اینکه کوجیما برای خودش کوجیما بشه ، اینکه ۲۳ سالگیت رو با کونامی شروع کنی، آرزوی خیلی از ما بازی دوست ها می تونه باشه . درسته ؟ فقط یک سال زمان می بره و متال گیر در سال ۱۹۸۷ در ژاپن و اروپا عرضه می شه و کلییییی سر و صدا می کنه. و خیلی جای سؤال برای سازنده هاش نمی گذاره و بدون وقفه در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۸ ، سری های دوم و سوم متال گیر با پسوند سالید اسنیک و سالید عرضه ی بازار و این مرتبه روی کنسول پلی استیشن اجرا می شه ! و بوووممم !!! کوجیما به هدفش می رسه و دیگه تبدیل به یک چهره ی مشهور بین المللی در این صنعت می شه !

ازونجایی که این دوستمون صرفاً یک هنرمند عشق هنر و چل و دیدونه نبوده ، و تحصیلات دانشگاهی در زمینه ی اقتصاد داشته ، برخلاف خیلی از هنرمندای دیگه حواسش به جیبش هم بوده و خیلی سریع شرکت کوجیما پروداکشنز رو به عنوان تابعه ای از کمپانی کونامی ثبت می کنه و به بازی می آره.

همکاری این شرکت با کونامی تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت و آخرین کار مشترکی که عرضه شد کماکان از سری بازی های متال گیر بود که سی و یکمین سری از بازی های این مجموعه در سیستم عامل های مختلف محسوب می شد و اسمش بود متال گیر ۵ : فانتوم پین.

اما ! اما این وسط یک کار نصفه نیمه ی دیگه ای هم بود که هرچند این جدایی باعث شد کار شهید شه به نحوی و هیچ وقت نه تنها نسخه ی نهایی بازی عرضه نشد ، که حتی دموی بازی هم از فروشگاه پلی استیشن حذف شد !  و این بازی چیزی نیست جز بازی P.T.  از سری بازی های سایلنت هیل کونامی.مجموعه ای که به خودی خود یکی از سری بازی های مشهور کمپانی کونامی بود و این مرتبه با حضور کوجیما در بخش کارگردانی و طراحی می تونست به یکی از مادگارترین بازیهای طول تاریخ این صنعت تبدیل شه ! باور کنید اغراقی در کار نیست ! کافیه شما با دموی این بازی که در ۱۲ اوت ۲۰۱۴ عرضه شد و فقط ۳۰ دقیقه زمان داشت آشنا باشید. خیلی ها جرأت بازی کردنش رودر شب یا  تنهایی نداشتن  و حتی باور کنید خود بنده ! بازی رو در حالت بی صدا و MUTE   نهایتاً تونسته ام تموم کنم. 

 

 

 

این بازی که قطعاً مثل مابقی سری های بازیش در ژانر ترس و وحشته ، با کارگردانی کوجیما جداً از جلوه های ترس نمی گیم جدید اما ویژه ای برخورداره که شاید صرفاً ترکیب دقیق و زمان شناسی عالی در طراحی بازی موجب می شه تا این اندازه ترس بر شما غلبه کنه.

 داستان ازونجایی که ماهیت بازی یک دمو قرار بوده باشه خیلی واضح مطرح نمی شه و خیلی سر و ته خاصی نداره. شما وارد یک خونه ای می شید با یک پلان عجیب و غریب و از طریق آنچه از صدای رادیو پخش می شه صرفاً متوجه می شید که یک مرد در این خونه مرتکب قتل همسرش و دو فرزندش شده. و به دو مورد قتل مشابه دیگر هم در سطح شهر اشاره می شه ( اینجا همونجاییه که ما ایده ی اتاق فرار MY NAME IS SIDNEY رو برای سناریوی ترسناک دوممون ایده گرفتیم که در عین حال که داستان به داستان اتاق فرار DEAD END متصل و مرتبطه ، ترتیب در بازی مطرح نباشه و پیش شرط و پیش نیازی برای تجربه ی هر یک از بازی ها وجود نداشته باشه ). در این بازی بر خلاف دیگر سری بازی های سایلنت هیل ، تصویر بصورت اول شخص نمایش داده می شه و  کاراکتر شما از هیچ ابزار و توانایی خاصی برخوردار نیست و همین مواجه شدن شما با هر اتفاق ماورا طبیعتی رو بخصوص اگر روح خصمانه ی لیزا باشه ، سخت تر و ترسناکتر می کنه.

جالبه بدونید در طراحی ظاهر کاراکتر لیزا ، کوجیما از دو شخصیت Yurei  و Ubume فرهنگ سنتی ژاپنی استفاده کرده و بهتون پیشنهاد می کنم اگر می خواید بیشتر خودتون رو بترسونید حتماً این دو اسم رو گوگل کنید و یا راجع بهشون بخونید و یا به دیدن نقاشی ها و تصویرها اکتفا کنید ! چرا یه ملیت یه همچین شخصیت های ترسناکی باید تو فرهنگ کهنش داشته باشه آخه ؟!!! واقعا چرا ؟!

بگذریم. شما صرفا در بازی حرکت می کنید و در تصویر می تونید زوم کنید که با انجام یک سری مشاهدات صرفاً در بازی پیش می روید و هربار که از زیر زمین خانه خارج می شوید، دوباره خودتون رو در سردر ورودی خونه می بینید.

شبها یکی پس از دیگری سپری می شوند تا در نهایت در اصلی منزل باز می شه و شما بالاخره هر ساختمان خارج و  به خیابان راه پیدا می کنید. اینجاست که دموی کات سین و تریلر بازی نمایش داده می شه ، و دو چیز توجه شما رو بخودش جلب می کنه ، اسم بازی سایلنت هیل و البته نقش آفرینی نورمن ریدس در بازی ! اومدم بگم حیف ! که این بازی نسخه ی کاملش عرضه نشد که ما از بازی نورمن ریدس لذت ببریم که خوب، کوجیما بعد از جداییش از کونامی و ساخت بازی Death Stranding  با کمپانی خودش ، این جای خالی رو پر کرد و می تونید حسابی با نورمن ، نقش آفرینیش و شکلک هایی که تو آینه اتون در میاره خودتون رو راضی کنید.

 

خیلی بیشتر از این حرفها می شه از کوجیما ، سایلنت هیل ، دث استرندینگ و دیگر اسمها و موضوعاتی که در این بلاگ مطرح شد براتون بگیم ، اما باشه برای بلاگ های بعدی شاید.

در آخر،  آنچه در اتاق فرار DEAD END  از مجموعه ی اسکیپ کیوب طراحی شده ، عیناً طراحی و بازسازی همین بازیP.T.  با المان های حتی الامکان یکسان و روایت داستانی کاملاً برابر است. پس خیلی دنبال داستان روشنی نباشید ، دنبال چرا ها نباشید و صرفاً انچه کوجیما برای مخاطبینش در مانیتور کونسول های بازیشون طراحی کرده رو ، اینبار در واقعیت لمس کنید و تجربه کنید. 

منتظرتون هستیم !

 

منبع: بلاگ اسکیپ کیوب 



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 407
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

در تاریخ موسیقی ستارگان بسیاری ظهور کردند که این صنعت را دچار تحولی عظیم کردند، این افراد با نبوغ خود تاریخ ساز شده و برای همیشه نام خود  را جاودان ساختند. در تاریخ نوازندگی گیتار نیز  نوابغی وجود دارند که سبک هایی نظیر راک اند رول، جز و بلوز را منقلب ساختند. مجله ی معرف اینترنتی موسیقی، رولینگ استون، لیستی 100 تایی از بهترین های نوازندگی گیتار در تمام ادوار تهیه کرده که ما در این مقاله به معرفی 10 نفر اول این لیست پرداختیم.

 

1-  جیمی هندریکس 

 

جیمز مارشال هندریکس ، زاده ی 27 نوامبر 1942 در سیاتل آمریکاست ، خواننده و نوازنده ی معروفی که بسیاری او را تاثیرگذارترین نوازنده ی گیتار الکتریک در تاریخ موسیقی  و یکی از از تحسین شده ترین موزیسین ها در قرن 20 می دانند .

او بی شک انقلابی عظیم را در موسیقی راک پدید آورد ، نوازندگی روان او مثال زدنی و بی بدیل است . موسیقی جیمی هندریکس برخاسته از جان و روح اوست و بر روح مخاطب  نیز تاثیری عمیق می گذارد .

"Little wing " یا بال کوچک را میتوان زیباترین اثر او دانست که  بسیاری معتقدند که هیچ نوازنده ای نمیتواند به مانند خود جیمی ، این قطعه را چنان عمیق و تاثیرگذار بنوازد . 

 این اسطوره ی بزرگ در سپتامبر 1970 در لندن از دنیا رفت .

 

 

2- اریک کلپتون

 

اریک کلپتون ، ستاره ی سبک بلوز و راک ، خواننده و ترانه سرای زاده ی بریتانیاست . سادگی خاص او در نوازندگی و سبک و انرژی خاص او مثال زدنی است . 

 

کلپتون در دوران  زندگی هنری خود ، یکبار به عنوان هنرمند تکنواز و دوبار با گروه های  "cream " و " yardbirds " به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافته است .

 

 

3- جیمی پیج

 

جیمز پاتریک پیج ، تهیه کننده ، موزیسین و ترانه سرای انگلیسی ، از اعضای گروه های راک معروف " led zeppelin" و 

"the yardbirds" ، بی شک لایق جایگاه سوم در لیست ماست . به عنوان نوازنده ی اصلی او همیشه دقیق ترین اجرا را داشته و سلیقه ای فوق العاده  در نوازندگی اش دیده می شود . 

از برجسته ترین آثار او میتوان به " heartbreaker "  اشاره کرد که اوج هنر خود را در آن به نمایش گذاشته است . 

 

 

4- کیث ریچارد

 

کیث ریچارد ، موزیسین انگلیسی را با گروه معروف "the rolling stones " میشناسیم .  بدون شک اسطوره ای بزرگ در تاریخ نوازندگی  است . 

معروف ترین آهنگ ریچارد ، "happy"  به همراه رولینگ استونز است که در آن سبک زندگی بی قید و شرط خود را با بیان این جملات جشن میگیرد :

 

هرگز نمیخواستم مثل بابا باشم

صبح  و شب برای رئیس کار کنم .

 

 

5- جف بک

 

 

آثار جف بک را میتوان تلفیقی از نبوغ و شخصیت او دانست . این هنرمند انگلیسی عضو گروه معروف "yard birds "  را ، که در سال 1944 در ولینگتون  به دنیا آمد را میتوان به عنوان یکی از برجسته ترین نوازندگان گیتار در تاریخ  دانست ، کسی که به اعتقاد بسیاری ، مرزهای سبک بلوز را جابجا کرد !

 

 

6- بی بی کینگ

 

جایگاه ششم لیست ما متعلق به اسطوره ی آمریکایی بی بدیل تاریخ موسیقی ، بی بی کینگ است . 

او اولین اثر خود را در سال 1949 روانه ی بازار و بعد از آن دهه ها را صرف اجرا بر صحنه های مختلف کرد . بی بی کینگ سالانه بیش از 300 تور در جای جای دنیا برگزار میکرد . در سال 2009 موفق به کسب 15 گرمی خود شد و 6 سال بعد در سال 2015 از دنیا رفت . 

 

 

7- چاک بری

 

چاک بری امریکایی  ، خواننده و ترانه سرا را میتوان یکی از پیشتازان موسیقی راک اند رول دانست . از معروفترین آثار او ،

   “ no particular place to go “ ، "You never can tell “ و "johnny B.good " هستند .

 

دنیا این اسطوره ی بزرگ  دنیای گیتار را در سال 2017 از دست داد .

 

 

8- ادی ون هیلن

 

 ادی ون هیلن ، موزیسین هلندی-آمریکایی ، گیتاریست اصلی گروه راک آمریکایی ، " ون هیلن" بود.

از آثار ماندگار او میتوان به  "unchained" اشاره کرد که سبک نوازندگی خاص او  طوریست که انگار ساز دیگری به جز گیتار مینوازد  !

متاسفانه این نوازنده ی تکرار نشدنی ، در اکتبر 2020 دیده از جهان فرو بست .

 

9- دوین آلمن

 

هاوارد دوین المن ، گیتاریست راک آمریکایی ، بنیانگذار گروه "برادران آلمن " ، نوازنده ی بی رقیب اسلاید است . تام داود ، تهیه ی کننده ی موسیقی و مسئول معرفی دوین و اریک کلپتون ، دیگر اسطوره ی این لیست در یکی از خاطرات خود آورده است که :

در سال 1970 ، زمانی که گروه برادران آلمن مشغول ضبط دومین آلبوم خود بودند ، مدیر برنامه های اریک کلپتون با او تماس گرفته و از او اجازه ی ضبط در استودیو اش را میخواهد . تام این موضوع را به دوین گفته و او بسیار مشتاقانه از ایم مسئله استقبال میکند و حتی از او میخواهد که در هنگام ضبط آلبوم اریک در استودیو حضور داشته باشد . 

بعد ها این دو در اثری به نام " لایلا " ، با هم همکاری داشتند . 

 

 

10- پیت تاونزند

 

پیتر دنیس بلنفرد تاونزند ، گیتاریست متولد لندن ، رتبه ی دهم را در لیست ما از آن خود کرده است . این اسطوره ی نوازندگی ، از اعضای گروه معروف و تکرار نشدنی  "the who " است . 

پیتر در دوران حرفه ای خود هرگز به طور مستقل کار نکرده و به همین خاطر است که بعضی معتقدند ، بسیاری از افراد به توانایی بی نظیر او در در نوازندگی پی نبرده اند . 

از مشهورترین آثار او به همراه "the who" ، میتوان به آهنگ  بی نظیر "won't get flood again"  ، " Baba O'riley " و "let my love open the door " اشاره کرد . او اکنون 75 سال سن دارد . 

 

 

 منبع: بلاگ ماژورین 

 



:: برچسب‌ها: بهترین های تاریخ گیتار , راک اند رول , رولینگ استون , گیتار الکتریک ,
:: بازدید از این مطلب : 413
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

گاهي اوقات ، آدم دوست داره زندگي روزمره و تكراريش رو براي چند ساعت كنار بگذاره و يك چيز متفاوتي رو تجربه‌ كنه. مثل يك اتاق فرار هيجان انگيز و ترسناك!  اتاق‌هاي فرار ترسناك غير از اينكه كلي معما و پازل و چالش‌هاي مختلف دارن، بعضي وقتا خيليم ترسناك ميشن.  يكي از هدف‌هاي طراح‌هاي اتاق فرار هم همينه... تجربه‌اي فراموش نشدني، ترسناك و مملو از هيجان!تو اين مقاله قصد داريم شما رو با چند تا از بهترين و ترسناكترين اتاق‌هاي فرار دنيا، در قاره آمريكا آشنا كنيم.

 

  اتاق فرار زيرزمين

 

آمريكا، ايالت كاليفرنيا، لس آنجلس

 

توي اين اتاق فرارِ فوق ترسناك، شما توسط ادوارد تَندي اسير شديد. ادوارد فردي‌ست نابغه و عشق معما، كه خب ذائقه‌اش با بقيه كمي متفاوته! نه تنها معتقده كه سبزيجات نمي تونه جاي گوشت رو در رژيم غذايي بگيره، بلكه طعم گوشت آدميزاد رو هم به هر گوشت ديگه‌اي ترجيح مي ده. اين دوست خوش خوراكمون يك عقيده و منطق ساده  ديگه هم داره. خيلي ساده است، به عقيده ادوارد آدم هاي كم هوش لايق زندگي نيستن! پس با طرح معماهاي پيچيده هم آدمها رو الك مي كنه و  هم سرگرمي آشپزي‌اش رو دنبال مي كنه. شما 45 دقيقه وقت دارين تا معماهاي آقاي تَندي رو حل كنيد و از اين مخمصه جون سالم بدر ببريد… اگر موفق بشين كه شما رو به خير و ادوارد رو به سلامت!! اگه نه… خب، فكر مي كنيد با چه سسي قراره سرو بشيد؟

 

 

 

 

تسخير نوريكو

 

كانادا، انتاريو، تورنتو

 

اگه اهل فيلم ترسناك باشيد حتما ميدونيد كه ژاپني‌ها سابقه خوبي توي فيلم‌هاي ترسناك دارن و خيلي از فيلم‎هاي ترسناك مطرحِ هاليوود در نهايت يك كپي از يك فيلم يا اثر ژاپنيه. اتاق فرار "تسخير نوريكو" هم با همين حال و هوا ساخته شده. داستان دختر نوجواني كه پدرش مانع رسيدن او و عشقش به هم مي‌شه، تصميم به خودكشي مي‌گيره و روحش كل خانواده رو از زندگي ساقط ميكنه! اين اتاق فرار از ديزاين بسيار قوي و ترسناكي بهره‌منده و دكور سنگين فضاي بازي به تنهايي شمارو در بازي شوكه خواهد كرد. براي مثال پلكاني كه به طبقه دوم ميره و كاملا توي تاريكي فرو ميره، بالا رفتن ازش دل شير ميخواد!! فضاي تاريك، صداهاي ترسناك و يك روح سرگردان دل شكسته كافيه تا تمام شركت كننده‌هاي اين اتاق فرار رو از ترس سكته بده.

 

 

 

 

اتاق 479

 

آمريكا، ايالت نيويورك، نيويورك

 

بزرگترين اشتباه زندگي شما وارد شدن به اين خوابگاه متروكه است. منظورمون فقط بازي نيست! كلا! تجربه‌ي اين اتاق فرار و امتحان كردنش واقعا اشتباهه! واقعا ترسناكه و روي روح و روان و زندگيتون قطعا تأثير منفي ميگذاره! داستان اما از اين قراره كه با وجود اينكه چندين ساله درِ اين خوابگاه تخته شده، ولي هميشه صداي گريه و ناله‌اي از داخل به گوش ميرسه. به محض ورود شما به اين ساختمونِ خرابه، در پشت سر شما با يك صداي قيريييييژ خاص و به ياد ماندني بسته ميشه، و از حالا هرچي جلوتر بريد قراره مرز بين واقعيت و توهم براتون كمرنگ تر بشه.

 

 

 

اتاق فرار تيمارستان

 

آمريكا، ايالت كانِتيكت، اورَنج

 

دكتر ديوانه در كمين شماست!

شايعه شده كه مريض‌هاي سابق يه تيمارستان متروكه در بوستون، كه همشون مردن، تحت آزمايش‌هاي غير انساني دكتر بوردن بوده‌اند. شش كارآگاه براي تحقيق درمورد همين مسئله وارد اين تيمارستان ميشن و همگي ناپديد ميشن. بعد از اين اتفاق شما و دوستان كارآگاهتون متوجه رفت و آمد دكتر بوردن به ساختمون ميشين. يعني اين دكتر ديوانه با اين همه آدم چيكار كرده؟؟ سعي كنين قبل از برگشتن دكتر به تيمارستان افراد گم شده رو پيدا كنين و راز اين محل كابوس‌وار رو حل كنين!!

 

 

 

 

اتاق جادوي سياه

آمريكا، ايالت كاليفرنيا، آناهِيم

بايد گفت اتاق فرار جادوي سياه بيشتر از اينكه شبيه به يك اتاق فرار باشه، شايد شبيه به يك فيلم ترسناكه، و شما هم از قضا بازيگرهاي اين فيلم هستيد. در همان ابتدا و زمان ورود به اتاق بر اساس تيپ شخصيتي، شما و دوستانتون هر يك  نقشي به عهده ميگيريد، كارآگاه، بچه خرخون، ياغي و يا … . معماها هم به دو شكل تقسيم مي شوند، يك سري رو گروهي حل ميكنيد، و اما سري ديگر رو بايد يك شخص معين به تنهايي وارد عمل بشه. اينجا دقيقا همون جايي است كه قراره حسابي بترسيد. وقتي خودتون رو جدا از دوستانتون اما نه كاملا تنها، كه كنار يك جادوگر سياه مي‌يابيد.

 

 

 

اميدواريم كه حال و هواي اين اتاق‌هاي فرار رو دوست داشته باشيد و اسم و جاشون تو خاطرتون بمونه كه اگر قسمت شد (هم كرونا تموم شه و هم بتونيد ويزاهاي مربوطه رو بگيريد)، بتونيد حتما بهشون سر بزنيد و ترس و آدرنالين اون‌ها رو از نزديك تجربه كنيد.

اما بايد اضافه كنيم كه خواهشا دقت داشته باشيد، هرچند ترس، هر چه بيشترش جذابتره! اما تجربه بازيتون هرچه قراره ترسناكتر باشه، مي‌بايست از استانداردهاي ايمني و اخلاقي بيشتري هم برخوردار باشه.  

ايجاد ترس به هر قيمتي منطقي نيست. مثال ساده اينكه ما يك مار بوا رو بگذاريم تو اتاق در انتظار شركت كننده. جدا از اينكه اين كار مصداق حيوان آزاريست و ممنوعه، ولي خب بله! واقعا ترسناكه! چون واقعا ميتونه استخونتون رو خورد كنه! ترس بايد كنترل شده، مهار شده و در چهارچوب قوانين و استانداردهاي تعريف شده باشه.

پس همواره دقت داشته باشيد كه به قيمت تجربه ترس، اجازه ندهيد امنيت جاني شما به خطر بيفتد و يا به حقوق شخصي شما تعرض بشه. 

 

 منبع: http://escape.royablog.ir/



:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 432
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 12 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

شرلوک هولمز کارآگاه بریتانیایی رو حتما خیلیاتون میشناسید کارآگاه باهوشی که با نبوغ فوقالعادهش سخت ترین معماهای جنایی رو حل میکرد تو این مقاله قصد داریم  آقای هولمزی رو بهتون معرفی کنیم که شرلوک نیست و میشه گفت که باهوشم نیست 

این آقا اسمش  جیمز ایگال هولمزه ، متولد ۱۳ دسامبر ۱۹۸۷ .اون در حال حاضر ۳۲ سالشه و نزدیک به ۸ ساله که در زندان به سر می بره و مابقی عمرش رو هم قراره همونجا بگذرونه. پس لازمه بدونید حکمی که براش صادر شده ، شامل ۱۲ مرتبه حبس ابد و ۳۳۱۸ سال حبس اضافه بدون شانس بخششه. این آقا تا قبل ازینکه این حکم براش صادر شه ، هیچ سابقه ی کیفری ای نداشته و تنها خلافی که مرتکب شده بوده ، سرعت غیر مجاز در اکتبر سال ۲۰۱۱ بوده که بنده خدا جریمه اش رو هم داده بوده. اما چیزی که سرنوشت جیمز رو رقم می زنه ، حماقتیه که در شب ۲۰ ژوئیه ی ۲۰۱۲ مرتکب می شه ! جو سری فیلم های DC   و شخصیت جوکر می گیرتش و در شب اکران فیلم Dark Knight Rises   همه ی اون کسایی که از قضا مثل خودش عشق داستان های DC  و فیلم های کریستوفر نولان بودن و برای شب اول اکران فیلم به سینمای شهرشون در آورورا ( دنور) ، ایالت  کلرادو آمریکا رفته بودن رو به گلوله می بنده !

جیمز سعی می کنه هنر رو چاشنی کارش کنه ، پس اول با دو تا گاز اشک آور کار رو شروع می کنه و بعد با شلیک ۷۶ گلوله ۱۲ نفر رو می کشه و ۷۰ نفر رو زخمی می کنه ! خیلی جاها یه تیر و دو نشون زده ! در این حد که ۳ تا از گلوله هاش دیواره ی سالن سینما رو سوراخ کرده و ۳ نفر دیگه رو که در سالن کناری مشغول تماشای همین فیلم بودن رو زخمی می کنه ! سالن کناری واقعا آدمای خوش شانسی بودن !!! حتی همین ۳ نفرشون !

جیمز با خودش ۳ تا اسلحه گرم داشته ! جدا از گازهای اشکاور و سلاح های سردی که داشته ، ۶ گلوله با شات گان می زنه ، ۶۵ تا با تفنگ نیمه اتوماتیکش می زنه و ۵ تای آخر رو هم با کلت کالیبر ۴۰ ! معلومه به بازی های کامپیوتری مسلط بوده و وقتش رو با ریلود کردن نمی کشته ! تفنگ رو سریع عوض می کرده !

حالا سؤالی که براتون پیش میاد حتما اینه که چجوری اینارو با خودش برده تو ؟!!! با یک شلوار ۶ جیب !!! همین ! باورتون نمی شه ؟ که این سایز اسلحه ها و ماسک توش جا شه ؟ تابلو نمی شه آخه ؟ خوب گویا نمی شه ! توی بازی اتاق فرارMOVIE NIGHT از همین مجموعه ی اسکیپ کیوب که به بازسازی شب سانحه پرداخته ، در ابتدای بازی می تونید از تلویزیون سالن که تصویر دوربین های مداربسته ی لابی سینما رو نشون می دن ، جیمز جوون ۲۴ ساله رو ببینید که با یک شلوار گشاد ۶ جیب وارد می شه ، بلیطش رو نشون می ده و دوباره از کادر دوربین خارج می شه ! اگر شما تو لباس و شلوارش چیز تابلو یا مشکوکی دیدید، به ما هم نشون بدید !

خلاصه بهتون بگم که به هیچ کس رحم نمی کنه و سالن رو با خون یکی می کنه و به اعتقاد خودش انتقام کوچیکی از جوکر رو می گیره و خیلی ریلکس از در پشتی سینما خارج می شه و خوشبختانه در حین سوار شدن کنار ماشینش دستگیر می شه ! البته مقاومتی هم نمی کنه. جالبه بدونید پیشاپیش توی آپارتمانش کلی تله های انفجاری کار گذاشته بوده و یه جورایی منتظر دستگیر شدن و تفتیش منزلش بوده .

پیامد این داستان هم در دنیای سینما جالب و بامزه است ! بعد از سانحه ی تیر اندازی شب سینمای آورورا در فیلم Dark Knight Rises ، اکران فیلم Gangster Squad  که همزمان با فیلم بتمن بوده نزدیک به یکسال به تعویق می افته و در سال ۲۰۱۳ اکران می شه. چرا ؟! چون توی فیلم صحنه ای هست که بازیگر یه مشت بیننده رو به رگبار می بنده. و امکان داره باز باعث شه بیننده های فیلم بتمن جونشون به خظر بیافته. هرچند هر دو فیلم توزیع کننده اش وارنر برادرز بوده. اما بی انصافیه ! 

این هارو ولش کنید. هرچی گفتیم از قبل بود. امروز این دوست ۳۲ ساله ی ما در چه حاله ؟ این آقا در حال حاضر به یک چهره برای جوکر تبدیل شده ، و اتفاقا خیلی شبیه به جوکر داره حبسش رو می گذرونه. تا شاید یه روزی کسی چه می دونه ، یکی جای بتمن هم اومد و خودش باعث و بانی فرار کردن این آقای هولمز شد. جالبترش اینکه این داستان به شخصیت جوکر خلاصه نمی شه و خیلیییییی ها دارن سر و دست میشکنن که جای هارلی کویین رو بگیرن !!! این آقای هولمز کلی طرفدار داره و کلی نامه های عاشقت شوم که اکثرش رو یه مشت دختر خول و چل با توهم هارلی کویین شامل می شن ! این دوستان گویا برای اینکه بیشتر به چشم جیمز جوون تنها و معذب بیان ، براش از خودشون عکس هم می فرستن که این عکسها همشون توی سلول جیمز به دیوار نصب شدن.

و اما در آخر نتیجه گیری ! سری ۳ گانه ی بتمن ساخت کریستوفر نولان رو حتما ببینید. پیش ما در اتاق فرار اسکیپ کیوب ، حتما سناریوی Movie Night رو تجربه کنید. بعد بشینید فیلم جوکر رو هم به کارگردانی تاد فیلیپس ببینید. و با خودتون یکبار مرور کنید.

اگر شخصیت جوکر در فیلم نولان همچین خروجی وحشتناکی داشته ، حتما این فیلم و این شخصیت جوکر در فیلم تاد هم تأثیر کمتری نخواهد داشت. پس دوستانه می گیم فیلم بعدی از سری فیلم های بتمن کمپانی وارنر. برادرز رو حتما از خونه ببینید ! ریلکس و مطمٍئن .

 
منبع: https://ext-5598351.livejournal.com/291.html


:: برچسب‌ها: اتاق فرار , اتاق فرار ترسناک , اسکیپ کیوب , اتاق فرار تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 437
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 10 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

پیانو 

 پیانو سازی محبوب در میان اهالی موسیقی‌ست. بسیاری این ساز را مادر سازها می‌دانند. پیانو در تاریخ خود بزرگان بسیاری را به خود دیده است، نوابغی که با موسیقی‌شان دنیارا متحول ساختند. در این مقاله نگاهی به تاریخچه و ساختار این ساز انداختیم. 

تاریخچه پیانو

داستان پیانو در سال 1907 در پادوای ایتالیا آغاز شد، در مغازه‌ی هارپسیکورد که متعلق به بارتولومئو دی فرانسکو کریستوفوردی (1731-1655) بود. پیش از پیانو سازهای زهی بسیاری وجود داشتند که منجر به توسعه‌ی ساز‌هایی مانند پیانو شدند که ما امروزه می‌شناسیم. دانش بشر در زمینه ساخت سازهایی که با ارتعاش روی سیم‌هایشان تولید صدا کند، به ماقبل تاریخ بازمی‌گردد. در دوران باستان برای نواختن، سیم‌ها را بر روی کمان، جعبه و یا کدو نصب می‌کردند تا به صدای تولید شده قدرت ببخشند!

در نهایت، یک خانواده از ساز‌های زهی که کیبورد داشتند، در قرن 14 میلادی توسعه یافتند که از اولین نوع این ساز‌ها  می‌توان به سنتور اشاره کرد.

هارپسیکورد، که می‌توان آن را پیانوی اولیه نیز خواند، نسخه‌ای بسیار محدود از لحاظ قابلیت تنظیم شدن  در هنگام نواختن بود.

اولین رونمایی‌ها از پیانو‌ی ساخته شده توسط کریستوفوردی در 1709، با نام پیانو فورته یا فورته پیانو و در نهایت تنها با نام پیانو شناخته‌ شد. نسخه‌ی اولیه‌ی پیانو‌ی کریستو فوردی در حال حاضر در موزه‌ی هنر متروپولیتانو در نیویورک نگهداری می‌شود.

بسیاری پیانو را مادر ساز‌ها می‌دانند، چرا که قادر به تولید محدوده‌ای گسترده از اصوات است. به طور معمول پیانو هفت اکتاو دارد و فرکانس‌هایی درمحدوده‌ی 20 تا 5000 هرتز را تولید می‌کند.

 

ساختار پیانو

 

چکش‌ها :

چکش‌ها به واسطه‌ی مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلید‌ها متصل‌اند. مجموعه‌ی اهرم‌ها و چکش‌ها را "عملگر" می‌گویند. این مجموعه، وظیفه شتاب دادن برخورد چکش‌ها  به سیم‌ها را دارد.

 

کلیدها:

پیانو 88 کلید سیاه و سفید دارد که 52تای آن سفید و در گام C می‌باشند. 36 کلید سیاه کوچک نیز بالای کلید‌های سفید جای گرفته‌اند.

 

انواع پیانو

 

پیانو رویال

گرند پیانو یا رویال پیانو، نوعی از پیانو است که در آن سیم‌ها به صورت افقی قرار‌گرفته‌اند و چکش‌ها از زیر به سیم‌ها ضربه وارد می‌کنند. از این نوع پیانو بیشتر در کنسرت‌ها و ارکسترهای بزرگ استفاده می‌شود.

 

 پیانو‌های دیواری

پیانو دیواری را در اروپا  پیانینو می‌گویند. همچنین پیانو آپرایت نیز نام دیگر این ساز است. پیانینو نسبت به گرند پیانو کم حجم‌تر و ارزان‌تر است. سیم‌ها در آن عمودی قرار‌گرفته و چکش‌ها از جلو به سیم‌ها ضربه وارد می‌کنند.

 

پیانو اسپینت

کوتاه‌ترین و ارزان‌ترین نوع پیانو‌های دیواری، پیانو‌های اسپینت هستند. ارتفاع این پیانو از 90 تا 100 سانتی‌متر است. جعبه صدا در این پیانو کوچک بوده و سیستم انتقال نیرو در آن به ساده‌ترین شکل ممکن ساخته شده است.

 

پیانو کنسول

این پیانو ارتفاعی درحدود 100 تا 110 سانتی‌متر دارد. بدنه این ساز بسیار محکم و بادوام است و برای تمرین و آموزش به‌ کار می‌رود.

 

پیانو دیجیتال

برخلاف پیانو‌های مکانیکی یا آکوستیک که از سیستم چکش و سیم بهره‌ می‌برند، این نوع پیانوها از تکنولوژی‌های دیجیتال برای تولید اصوات استفاده می‌کنند. صدای این پیانو با الگوبرداری از صدای پیانو آکوستیک ساخته شده‌ است.

در ماژورین آموزش آنلاین پیانو توسط بهترین مدرسین کشور ارائه میشود و شما می‌توانید در هر کجا که هستید از این آموزش‌ها استفاده کنید. 

 

منبع: http://majorin.parsiblog.com//



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش آنلاینپیانور, آموزش پیانور, پیانو ,
:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 10 آذر 1399 | نظرات ()